0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  خرمگس نشر مجید

کتاب خرمگس نشر مجید

کتاب متنی
فیدی‌پلاس
ناشر:
درباره خرمگس

وقایع تاریخی زمانی که با زبان ادبیات و در قالب رمان بیان می‌شوند بسیار جذاب‌تر و تاثیرگذارتر خواهند شد. اتل لیلیان وینیچ  فعالیت‌های سیاسی سازمان ایتالیای جوان را در بستری از داستان، با زبانی شیوا و گاهی اوقات در قالب طنز بیان کرده است. برای علاقه‌مندان رمان‌های سیاسی و داستان مبارزات مردمی، کتاب خرمگس بی‌شک یکی از جالب‌ترین و جذاب‌ترین کتاب‌ها خواهد بود.

about book image

خلاصه‌ای از داستان خرمگس

آرتور بورتون شخصیت اصلی داستان خرمگس مسیحی متعصبی است که با کشیشی به نام پدر مونتالی روابط بسیار صمیمانه‌ای دارد و این رابطه استاد و شاگردی آن‌ها، برای سالیان دراز ادامه داشت. اما پس از مدتی پدر مونتالی به دلیل ترفیع از کلیسا می‌‌رود و کشیش جدیدی جایگزین او ‌می‌شود. کشیش جدید که جاسوس است اعترافات آرتور را لو می‌دهد و باعث دستگیری جمعی از اعضای سازمان جوانان و آرتور می‌شود. آرتور پس از آزادی از زندان متوجه می‌شود که اعضای سازمان و جما معشوقه‌اش او را مقصر می‌دانند. برخورد اعضای سازمان با او و همچنین ریاکاری و فریب کلیسا باعث سرخوردگی آرتور می‌شود. در همین حال آرتور نامه‌ای از مادرش پیدا می‌کند که متوجه می‌شود پدر مونتالی پدر واقعی اوست. با توجه به تمام این اتفاقات او به طور ساختگی خودکشی می‌کند و ناپدید می‌شود. سیزده سال بعد آرتور به عنوان خرمگس و با نام مستعار به سازمان ایتالیای جوان باز می‌گردد. او به دلیل قدرت نویسندگی بالایی که دارد و توانایی که در نوشتن مطالب هجوآمیز دارد مورد توجه تمام اعضای حزب قرار می‌گیرد اگرچه که رنج سالیان تنهایی، ظاهر او را کاملا تغییر داده است. حتی جما نیز به او علاقمند می‌شود. در ادامه تقابل او و پدر مونتانلی هنگام محاکمه او، برخوردی بسیار جذاب و چالش‌برانگیز را برای هر دو روایت می‌کند.

اتل لیلیان وینیچ؛ خالق خرمگس

خانم وینیچ در خانواده برجسته انگلیسی در ایرلند کنونی متولد شد. پدرش از ریاضیدانان بزرگ بود و مادرش مقلات اجتماعی می‌نوشت. او در 18 سالگی برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و شروع به آموختن موسیقی، فلسفه، زبان‌شناسی و ادبیات کرد. پس از پایان تحصیلاتش علاقمند به مسائل اجتماعی شد و زندگی مبارزان راه آزادی برایش بسیار جذاب و تاثیرگذار شد. وینیچ مدتی در روسیه به فراگیری زبان روسی مشغول شد و آثار نویسندگان مشهور روسیه مانند «داستایوفسکی»، «گوگول» و «کاشین» را به انگلیسی ترجمه کرد. در سال 1897 اولین رمان خود را با نام خرمگس منتشر کرد. کتاب در مدت کوتاهی به شهرت رسید و تجدید چاپ شد. از خرمگس به عنوان یکی از کم نظیرترین رمان‌های سیاسی که زندگی و شخصیت یک مبارز را به تصویر کشیده است، یاد می‌شود. وینیچ یکی از نویسندگان مهم در حقوق زنان نیز هست و هنوز هم مقالات او درباره مقام زنان در جامعه بسیار مشهور و تاثیرگذار هستند. «جک دایمند» کتاب دیگر نویسنده است که باز هم در مورد ریاکاری و فساد کلیساست. سومین رمان او «الیویالتام» در سال 1904 نوشته شد و 6 سال بعد رمان بعدی خود را با نام «دوستی گسیخته شده» منتشر کرد که درباره زندگی شخصیت خرمگس در آمریکای جنوبی است. آخرین رمان او «کفشت را بکن» نیز درباره خرمگس است و زندگی اجداد مادری او را بررسی می‌کند. او در سال 1960 در سن 96 سالگی درگذشت.

 خرمگس؛ نیرومحرکه جامعه

رمان خرمگس با نام اصلی The Gadfly شرایط و اوضاع جامعه ایتالیا را طی سال‌های 30 تا 40 قرن 19 میلادی روایت می‌کند. زمانی‌که ایتالیا تحت اشغال ارتش اتریش بود در مناطق اشغال شده، مردم مبارزاتی پراکنده را علیه نیروهای اشغالگر انجام می‌دادند، تا اینکه در سال 1831 «سازمان مخفی ایتالیای جوان» شکل گرفت. داستان خرمگس در همان سال‌ها روایت می‌شود. اما وینیچ به روایت داستانی صرفا سیاسی اکتفا نکرده است و کتاب تنها در مورد وقایع تاریخی نیست بلکه درون مایه‌ی اصلی کتاب فلسفی است و تقابل دیدگاه‌های مذهبی آرتور بورتون به عنوان قهرمان داستان  با آرمان و آرزویش، که همانا آزادی است را به نمایش می‌گذارد. نویسنده با هنرمندی تمام آرتور را به عنوان یکی از دوست داشتنی‌ترین مبارزان ادبیات داستانی جهان خلق می‌کند. آرتور که سرشار از عشق به دیگر انسان‌هاست در طی مبارزاتش متوجه می‌شود که تمام آموزه‌های کلیسا که از بچگی آموخته است در تقابل با آزادی و رهایی اوست و با پوچی فرمان‌های کلیسا مواجه می‌شود. پس از آن است که آرتور همانند خرمگس که اسب را وادار به حرکت می‌کند برای آزادسازی و پیشرفت جامعه خود تلاش می‌کند. در سراسر رمان وینیچ شخصیت‌های داستان را در بیان عقایدشان آزاد می‌گذارد و چند صدایی در روایت قصه به خوبی دیده می‌شود. همه شخصیت‌های داستان از آرتور، بولا، جما و مارتینی در تقابل با هم گفتگویی بزرگ را شکل می‌دهند و راوی سوم شخص صدای غالب رمان به هیچ وجه نیست. نکته دیگر جذاب درباره کتاب این است که سبک واقع گرایی (رئالیستی) در سراسر کتاب حفظ می‌شود. شخصیت‌ها در اثر حوادث به یکباره تغییرات فاحشی نمی‌کنند و تغییرات شخصیتی آن‌ها به مرور زمان اتفاق میفتد.

برگردان‌های فارسی کتاب خرمگس

کتاب برای اولین بار توسط «خسرو همایون پور» به فارسی ترجمه شد و توسط انتشارات «امیرکبیر» منتشر شد. حمیدرضا بلوچ نیز کتاب را برای «انتشارات مجید» ترجمه کرده است. «داریوش شاهین» و «سوسن ارکانی» از دیگر مترجمان کتاب هستند. تمامی ترجمه‌ها دارای متن‌های شیوا و خوانندنی هستند. زبان ترجمه آقای «همایون‌پور» بسیار ادبی است و لحن آقای بلوچ روان‌تر و مطالعه آن راحت‌تر خواهد بود.  برای درک بهتر موضوع به دو جمله زیر توجه کنید:

"نه پدر باید پیدایش کنم. مطمئنم که آن‌را همینجا گذارده اید، شما دیگر نمی‌توانید عین آنرا بنویسید" این جمله قسمتی از ترجمه «خسرو همایون‌پور» است. همین جمله را آقای بلوچ اینگونه ترجمه کرده اند: "نه پدر باید پیدایش کنم. مطمئنم آن‌را همین‌جا گذاشته‌اید. فکر نمیکنم هرگز بتوانید دوباره مثل آن‌را بنویسید" با مقایسه این جمله می‌توانید با لحن مترجمین آشنا شوید و هر ترجمه‌ای را که بیشتر دوست دارید انتخاب کنید.

اقتباس‌های کتاب خرمگس

اگرچه داستان کتاب در ایتالیا رخ می‌دهد اما در ایتالیا کاتولیک خرمگس خیلی مورد توجه قرار نگرفت. در عوض در کشورهای چپ‌گرا و کمونیستی مثل روسیه و گرجستان کتاب بسیار مورد توجه قرار گرفت و نسخه‌های سینمایی و همچنین نمایشنامه‌هایی از آن اقتباس شد. مشهورترین اقتباس از کتاب فیلم سینمایی «ریوارس» است که در کشور آذربایجان ساخته شده است. از دیگر اقتباس‌های سینمایی کتاب می‌توان به «کرازانا»  اشاره کرد که باز هم در کشور آذربایجان تهیه و تولید شد. همچنین فیلم «اوود»  نیز به زبان روسی در سال 1955 از روی رمان خرمگس اقتباس شد. آخرین اقتباس سینمایی نیز متعلق به یک کشور چپ گرای دیگر یعنی چین است که در سال 2003 «تیان مینگ» فیلم «نیومنگ» را براساس این رمان ساخت.

«جرج برنارد شاو» در سال 1898 نمایشنامه‌ای با عنوان خرمگس را از کتاب اقتباس کرد. همچنین نمایشنامه‌نویسان روس نمایش «اوواد» را بر اساس داستان کتاب نوشتند. علاوه بر این نمایش «زرتوا سوودی»  نوشته «ال آوریان»  در سال 1906 به زبان روسی از کتاب خرمگس اقتباس شده است.

about book image

در بخش‌هایی از کتاب می‌خوانیم

جای تاسف است که کلیسا کشیشان را از ازدواج منع می‌کند. پدر! من اطمینان دارم که اگر شما پیمان نبسته بودید. اگر ازدواج می‌کردید فرزندانتان بسیار ... هیس! این کلمه با چنان زمزمه سریعی ادا شد که به نظر می‌رسید سکوت بعدی را عمیق‌تر می‌سازد.

 فایده پیمان‌ها چیست. این پیمان‌ها نیستند که در میان مردم بستگی ایجاد می‌کنند. اگر انسان احساسی خاص نسبت به چیزی داشته باشد. این احساس او را بدان وابسته می‌سازد. ولی اگر چنان احساسی در او نباشد هیچ عاملی قادر به ایجاد چنین وابستگی نخواهد بود.

رستگاری‌تان را جاودانه در آغوش بگیرید، از ثمره‌اش بهره ببرید! من آن را همچون استخوانی که جلوی سگ‌های گرسنه‌ی خیابانی می‌اندازند، به سوی شما افکندم! دیگر از بهای غذایی که می‌خورید نگران نباشید، بیایید شکم‌تان را از گوشت تن پسرم پر کنید! ای بربرهای آدم خوار، ای خون آشامان مرده خوار! اینک از گوشت تن پاره‌ی جگر من بخورید! خون گرم و جوشان قلب جگرگوشه‌ی من، خونی را که به خاطر شما ریخته شد، بنوشید. آن‌را سر بکشید، بلیسید و لب‌های‌تان را با آن سرخ کنید. هم چون کرکس‌های مرده خوار، گوشت را از کف یکدیگر بربایید، بر سر آن با هم بجنگید و سرانجام آن‌را حریصانه ببلعید؛ ولی دیگر مرا شکنجه نکنید. به این تنی که به خاطر شما قربانی شده بنگرید، قطعه قطعه و خون چکان ... هنوز قلبش از زندگی رنج آور می‌تپد، از این احتضار جگرسوز می‌لرزد؛ بیایید مسیحیان، این را بنگرید و بخورید!

این را نیز به خاطر داشته باشید که روح لال است. صدایی ندارد که فریاد برآورد. باید تحمل کند. تحمل کند و باز تحمل کند.

هرچه زمان انجام کاری بیشتر باشد. دلایل شروع آن نیز بیشتر است.

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
گوینده هوشمند (AI)
راوی
حجم
2.۴۳ مگابایت
تعداد صفحات
416 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۳:۵۲:۰۰
نویسنده اتل لیلیان وینیچ
مترجمحمیدرضا بلوچ
ناشرمجید
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
The Gadfly
تاریخ انتشار
۱۳۹۵/۰۱/۰۸
قیمت ارزی
5 دلار
قیمت چاپی
255,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
راوی
۲.۴۳ مگابایت
۴۱۶ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
3.7
از 5
براساس رأی 1630 مخاطب
پربار 🌳 (11)
تلخ ☕️ (9)
5
44 ٪
4
17 ٪
3
17 ٪
2
8 ٪
1
12 ٪
283 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5

داستان خرمگس روایت زندگی خیلی از آدمهاست، آدم هایی که از اعتماد به کسی،مکتبی و اندیشه ای ضربه خوردند و باعث فروپاشی تمامی آن باورها شده است. این ریوو حاوی اسپویل میباشد: فصل اول بسیار درخشان پرداخت شده و کاملا قابل درک و حس هست و شخصیت ها به خوبی شناخته و معرفی میشوند و واقعی که رخ میدهد را شاید خیلی از ماها به طریقی آن را تجربه کرده باشیم یا آن را در یکی از نزدیکانمان دیده باشیم. ما معمولا به خود آن باور نیست که بی ایمان میشویم بلکه ابتدا نسبت به آدمها و مکاتبی که نام و رسم آن را یدک میشکند بی ایمان میشویم و سپس آن باور در چشمان ما زداییده میشود و به صورت ناخوداگاه به نقطه مقابل آن باور کوچ میکنیم(یک حرکت دیالکتیکی به سمت تضاد باور اولیه) داستان خرمگس با چنین رویدادی آغاز میشود از یک اتحاد باوری و ایدلوژی در دو نفر(فرد کشیش و خرمگس) به یک جدایی در نقطه مقابل هم میرسیم.یک تضاد کامل دیالکتیکی و این حرکت و تضاد از فصل دوم شروع میشود و ما را با خود جلو میبرد و درگیر این دیالکتیک میشویم. گاهی با کشیش همراه میشویم و رفتارش را میستاییم و گاهی با خرمگس. ذهن ما نیز دستخوش این تغییرات و تضاد ها میشود و جنگ فکر آغاز میشود حال چه با پیش زمینه اعتقادی با داستان مواجه شویم و چه در نقطه مقابل آن باشیم ناگریز درگیر این اتفاق خواهیم شد. تمام این اتفاقات با ما همراه هست تا قسمت پایانی که یک دوِئلی است بین این دو فرد،بین دو اعتقاد و اندیشه کاملا متضاد باهم. کشیشی که تماما به دنبال مهربانی و رافت با مردم هست و تحت هیچ شرایطی حاضر نیست کسی آسیب ببیند و خرمگسی که آزادی را در گرو مبارزه با قلم،اسلحه و... بر ضد حاکمان زورگو و حتی کلیسای بی بخار است. خرمگس میخواهد کشیش را با خود همراه کند و بین او و خدایش یکی را انتخاب کند و کشیش به دنبال این است که خرمگس را به سمت خدا و الطاف الهی رهنمون کند. این دوئل نهایی به زیبایی نشان دهنده این است که هر کدام از این دو شخص به تنهایی کارکردی ندارند یکی مهربانی بیش از حد و عدم توان مقابله با ظالمان و دیگری بدون رحم و عطوفت و تاختن بی رحمانه و در واقع دوباره اتحاد این دو میتواند یک روش و رویه درست را پیشنهاد دهد و برای جامعه به کار ببندد. داستان از یک اتحاد شروع میشود یک تضاد و چرخش دیالکتیکی رخ میدهد و دوباره در انتها با یک واقعه تراژیک اتحادی رقم میخورد از جنس دیگری. داستان از حیث شخصیت پردازی، قصه گویی و رخداد حوادث و درون مایه بسیار عالی و دقیق نوشته شده و شاید مخصوصا در شرایط فعلی نیاز هست که هر کدام از ماها یکبار حداقل این داستان را مطالعه کنیم.

5

نمیدونم چطوری احساسمو با خوندن این کتاب بیان کنم. کم پیش میاد بعد از خوندن کتابی بگم ارزش خوندن نداشت اما بعد از خوندن این کتاب میخوام بگم فوق العاده.. تو کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم استاد نادر ابراهیمی یکی از نامه های ۲۰ تا ۳۰ در مورد گریستن اصیل حرفای فوق العاده ای هست. یکیش اینه که استاد میگن گریه کنید برای همه مردمی که نمی شناسید و برای رنج هایی که نکشیده اید به حای همه مردم برای دردی اصیل گریه کنید .. خرمگس باعث شد با جرات بگم اون گریه عمیق و اصیلی که استاد ابراهیمی گفتند رو تجریه کردم..

5

«به هیچ عنوان، پیشگفتار رو نخونید.» نمی‌دونم کی می‌خوان یاد بگیرن پیشگفتار برای آماده کردن مخاطب برای ورود به داستان و آشنا شدنش با نویسنده است. داستان تو پیشگفتار نباید لو بره. فهمیدن این موضوع انقدر سخته؟! من پیشگفتار رو تا آخر نخوندم، به محض اینکه مهمترین بخش داستان رو لو داد رهاش کردم و واقعاً بابت این پیشگفتار غیرحرفه‌ای عصبانیم. تکرار می‌کنم، «به هیچ عنوان پیشگفتار رو نخونید.»

5

البته پیشنهاد میکنم اون ترجمه قدیمی و اصلی یعنی ترجمه محمد قاضی رو بخونین.. وقتی میخوندمش خودم رو در کنار پدر مونتانلی حس میکردم. ترجمه فوق العاده قوی ای هست

4

⛔❗❗❗آقا پیشگفتار رو نخونین! خیلی از داستانو به باد داده!⛔❗❗❗🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌🔴🔴🔴🔴🟥🟥🟥🟥

5

کتاب بسیار خوب که با فکر و قلم زیبای نویسنده جوامع انقلابی رو بخوبی به تصویر میکشه تضادها و ابهاماتی که ذهن مردم این جوامع رو درگیر میکنه اندیشه هایی که به عنوان مکتب و ایدئولوژی به این جوامع تزریق میشه و ذهن فعالینش رو درگیر میکنه و اونها رو مثل یه حباب توخالی معلق بین درست و غلط به حرکت و جوش و خروش میندازه ...و بعد اگر شانس بیارن یه اتفاق میتونه بهشون کمک کنه که راه و از بیراهه تشخیص بدن. بنظرم این کتاب و کتاب قلعه حیوانات جوامع انقلابی رو خیلی خوب تعریف و پیش بینی کرده.

1

کتاب‌خوان تفریحی نیستم! کتاب زیاد خوندم اما واقعا درک نمی‌کنم چرا اینقدر این رمان را خارق‌العاده می‌دونند؟؟؟!!! حداکثر یه رمان متوسط!! اونقد گفتند که گریه کردیم که من هرچه دنبال جای گریه گشتم ، خندم گرفت!!! اون هم از اون مقدمه مترجم که یکی دو جا که رمان قراره تاثیر بذاره، لو داده اولش!! در ترجمه دیگرش هم که خوندم همینطور!! بابا مقدمه می‌خوای بنویسی یه نگاه به مقدمه‌های نجف دریابندری کنید، یاد بگیرید روایت را ضایع نکنید!!! دو ترجمه خوندم ازش ،از بس این نظرات کنجکاوم کرد !!! یا من نمی‌فهمم اثر ادبی چیه یا بحث سلیقه و ایناست حکما!! من که نظرم اینه وقت برای این کتاب نذارید! زنده باشید

5

یه رمان معرکه و فوق العاده اصلا باور نمیکنین که با شروعی که کتاب داره این پایانش باشه.یه قلم فوق العاده.قطعا جز بهترین کتابهاییست که تا حالا خوندم و جز کتابایی که حتما قبل مرگ باید خونده بشه.

2

کتاب بدی نیست . مرا به یاد کتاب چشمهایش اثر بزرگ علوی انداخت . یک رمان سیاسی عاشقانه که باوجودیکه قهرمانی همچون ارتور دارد ولی خوب نتوانسته شخصیت آرتور را ملموس کند و ما از او جز کلامش و موضع گیری های ضدمسیحی اش شناخت دیگری نداریم . حتی عشقش نیز خیلی باورپذیر نیست چون مجال بروز پیدا نمیکند . در کل خیلی مرا تحت تاثیرقرار نداد حتی گریه سربازان در آخر داستان را هم درک نکردم چون نویسنده هیچ فکتی به ما نداد که چرا آرتور اینهمه به یکباره محبوب شده بود! با توجه به اینکه نویسنده کتاب یک خانم است بسیار عجیب بود که از کنار جزییات اینقدر ساده رد شود ‌. به نظرم کتابی معمولی ست و به یکبار خواندن می ارزد .

5

من این کتابو ۱۴ سال پیش خوندم ولی به قدری تأثیرگذار بود که کاملا داستان یادم مونده. قطعا ارزش خوندن داره به نظرم.

نمایش 273 نقد دیگر
3.7
(1,653)
پربار 🌳 (11)
48,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو
خرمگس
خرمگس
اتل لیلیان وینیچ

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
خرمگس
اتل لیلیان وینیچ
مجید
3.7
(1,653)
پربار 🌳 (11)
48,000
تومان