آنچه آحاد ملت را گرد هم میآورد، آيينها، مراسم، سنتها، پندارها و افسانههايی است كه از نقب و تونل زمان گذشته باشد؛ از هزاران سال تا چند نسل. البته هر چه در خمره تاريخ، ماندهتر، بهتر؛ و جانگاه يك قوم يا يك كشور دقيقا همين جاست: آنجايی كه بشود دينش را آلود، نحو و واژگان زباناش را به ويرانی و فراموشی كشاند، آيينها و مراسم و سنتهايش را مثل مشتی شن به باد نسيان سپرد، پندارهايش را به اوهام و خرافه آميخت، و افسانههايش را سرد و منجمد و كوچك كرد، عقب راند و پوساند. از اينجاست كه ملتی زير بار هجوم ديگران كمر خم میكند و صدمه میبيند.