کتاب حاضر شاید تنها اثری از موراویا باشد که در آن عشق واقعی و بدون چشمداشت در صحنه ظاهر میشود، اما به روال سایر نوشتههایش سست عنصری و دنائت، به زودی عشق را از میدان به در میکند و در پی آن چیزی نمیماند جز فاجعه و تلخکامی. موراویا در این داستان، برداشت جدیدی از ماجرای اودیسه، اثر جاودانی هومر شاعر حماسه سرای یونان باستان دارد، و تعبیر و تفسیری از آن را از دریچهی فلسفهی بدبینانهی خود در زندگی قهرمانانش پیاده میکند، قهرمانانی که حتا شرافت و شهامت مردمان روزگار قدیم را ندارند که با خون لکهی ننگ را از دامن خود بزدایند.