براساس اسطورههای یونان؛ «اورفه شاعری بود که حتی میتوانست حیوانات وحشی را افسون کند، ولی شعرهایش میان او و همسرش اوریدیس جدایی انداخت، و مرگ زن را از او گرفت. اورفه به آن دنیا رفت و مرگ را چنان افسون کرد که پذیرفت اوریدیس را به دنیای زندگان بازگرداند. این کار را کرد و سپس کارگزاران دیونیزوس او را از میان بردند.»
این قصه در چه دورانی و در کجا میگذرد؟
افسانهها ابدیاند.
خاصیتشان همین است.