دایدالوس یا ددالوس در افسانههای یونانی یک مخترع و مبتکر است. او برترین صنعتگر آتن بود و میتوانست مجسمههایی بسازد که به نظر زنده میرسیدند. ددالوس بعدها به دلایلی به جزیرهی کرت تبعید شد و در آنجا برای پادشاه کرت هزارتویی ساخت تا فرزند نیمه انسان نیمه گاوی به نام مینوئاتور که همسرش به دنیا آورده بود را در آن پنهان کند. هزارتو تنها یک ورودی داشت و هیچکس نمیتوانست از آن خارج شود. این بار ریک ریردان قهرمانان مجموعه داستان پرسی جکسون و المپ نشینان را به نبردی در هزارتو فرستاده است.
کتاب «نبرد هزارتو» یا همان «the battle of the labyrinth» یک رمان فانتزی ماجراجویی آمریکایی و چهارمین جلد از مجموعهای است که تحت عنوان پنجگانهی پرسی جکسون یا پرسی جکسون و المپ نشینان شناخته میشود. این مجموعه بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ در آمریکا منتشر شد و تاریخ اولین چاپ نبرد هزارتو ششم می سال ۲۰۰۸ است.
کتاب نبرد هزارتو ماجراهای پسری به نام پرسی جکسون است که فرزند خدای دریا و یک زن فانی است. او و دوستانش آنابت چیس، گروور اندرود، ریچل و تایسون تلاش میکنند در هزارتوی ددالوس جلوی لوک کاستلان را بگیرند و از حملهی ارتشش به اردوگاه دورگهها جلوگیری کنند.
داستان نبرد هزارتو از زبان پرسی جکسون و در بیست فصل روایتشده است. کتاب نبرد هزارتو پس از انتشار در لیست پرفروشترین کتابهای کودک و نوجوان آمازون قرار گرفت. این کتاب تاکنون به ۲۹ زبان مختلف برگردانده شده است و در سراسر جهان طرفداران و خوانندگان بسیار زیادی دارد. نبرد هزارتو سال ۲۰۱۰ توانست عنوان دومین کتاب برندهی جایزهی کتاب paintbrush هندوستان را به دست آورد.
شوخطبعی و تحرک زیاد داستان باعث شده است این کتاب موردتوجه منتقدان قرار بگیرد. این کتاب بهعنوان یکی از جلدهای جذاب پنجگانه پرسی جکسون توجههای زیادی را به خود جلب کرده است و تعدادی از منتقدان آن را با عبارت «یک رمان عالی در نوع خودش» توصیف کردهاند. kirkus reviews این کتاب را بهترین رمان ریردان میداند و دراینباره نوشته است: «ریردان در داستانپردازی جادویی فوقالعاده است... گوشههای فلسفی داستان همراه با گفتگوهای سریع، شوخطبعی و اتفاقات هیجانانگیز باعث شده است این کتاب بهتنهایی فوقالعاده باشد... اما هیچکس نمیتواند تنها به همین کتاب راضی شود.» در نقد دیگری از آنیتا بورکام، روزنامهنگار آمریکایی آمده است: «در هم آمیختن افسانههای باستانی یونان با دنیای امروز، در جلد چهارم هم خندهدار است و هم برای خواننده تازگی دارد.»
ریک ریردان نویسندهی مشهور آمریکایی و نویسندهی ماجراجوییهای عجیب و خواندنی برای نوجوانان است. او اهل ایالت تگزاس در آمریکاست و در همین ایالت نیز به دانشگاه رفته است. ریردان پس از فارغالتحصیلی در رشتهی تاریخ نزدیک به یک دهه در دبیرستانهای آمریکا بهعنوان معلم مشغول به کار بود.
او سال ۱۹۸۵ درحالیکه ۲۱ سال داشت با همسرش بکی ازدواج کرد. آنها از این ازدواج صاحب دو فرزند به نامهای پاتریک و هیلی شدند.
ریردان اولین کتابش را سال ۱۹۹۷ منتشر کرد. این کتاب که تکیلای بزرگ قرمز نام دارد اولین جلد از یک مجموعه داستانهای ماجراجویی برای بزرگسالان به نام ناوارو بود. ریردان انتشار این مجموعه را تا سال ۲۰۰۸ ادامه داد اما چیزی که ریردان را به یک نویسندهی شناختهشده تبدیل کرد داستانهای پرسی جکسون بود. اولین داستان با حضور پرسی جکسون کتاب دزد آذرخش است که سال ۲۰۰۵ منتشر شد. از آن زمان به بعد ریردان بیش از ده داستان با حضور این شخصیت نوشته است. شاید جالب باشد بدانید او پرسی جکسون را از روی شخصیت پسرش هیلی ساخته و این شخصیت هم مانند پسر ریردان مبتلا به ADHD و خوانش پریشی است. ریک ریردان از سال ۲۰۱۸ شرکتی به نام «Rick riordan presents» را راهاندازی کرده است و در زمینهی چاپ داستانهای ماجراجوییای که بر اساس افسانهها نوشتهشدهاند فعالیت میکند.
ماجراهای پرسی جکسون ماجراهای جذابی برای بچههای سراسر دنیاست و ناشران و مترجمان مختلفی در ایران تلاش کردهاند بهترین ترجمه از این داستانها به دست کودکان و نوجوانان فارسیزبان برسد. کتاب نبرد هزارتو هم مانند سایر کتابهای ریردان چندین بار در ایران ترجمه و منتشر شده است. سال ۹۴ انتشارات سایه گستر ترجمهی عباس زارعی از این کتاب را چاپ کرد و هرمس سال ۹۷ ترجمهی پریا آریا از این کتاب را در بازار کتاب ایران عرضه کرد. ترجمهی دیگر این کتاب متعلق به مریم حیدری است که انتشارات بهنام آن را منتشر کرده است. کتاب الکترونیک این ترجمه را میتوانید در همین صفحه از فیدیبو بخرید و با دانلود و نصب اپلیکیشن فیدیبو روی موبایل، تبلت یا کامپیوتر شخصیتان از این داستان هیجانانگیز لذت ببرید.
هزارتوی باستانی یونانیان مکانی مخوف است. جایی که هیچ کس از آن زنده بیرون نمیآید. داستان نبرد هزارتو یکی از هیجانانگیزترین ماجراهایی است که هرکسی میتواند برای خواندن انتخاب کند. سرعت اتفاقات در نبرد هزارتو بهقدری زیاد است که هنگام خواندن آن متوجه گذشت زمان نخواهید شد و ناگهان خودتان را همراه پرسی و دوستانش در هزارتوی ددالوس خواهید یافت. اگر طرفدار فانتزیهای پرماجرا هستید خواندن مجموعه پنجگانه پرسی جکسون و بهخصوص نبرد هزارتو را از دست ندهید. این کتاب برای نوجوانان ۱۲ تا ۱۵ ساله نوشتهشده است اما اگر از افسانهها لذت میبرید و به ماجرا علاقه دارید فرقی نمیکند چندساله هستید نبرد هزارتو میتواند لحظات جالبی را برایتان رقم بزند.
خبر خوب اینکه تونل سمت چپ مستقیم بود و هیچ خروجی فرعی یا پیچوخمی نداشت و اما خبر بد، اینکه آن بنبست بود. بعدازاینکه صد قدم دویدیم به تختهسنگ بزرگی خوردیم که کاملاً مسیرمان را سد کرده بود. پشت سرمان صداها کشیدن پا و نفسهای تند تند در راهرو میپیچید. یکچیزی که قطعاً آدم نبود، داشت دنبالمان میآمد.
گفتم: «تایسون میتونی...»
«بله!» او شانهاش را آنقدر محکم به صخره کوبید که تمام تونل لرزید. خاک از سقف سنگی پایین ریخت.
گروور گفت: «عجله کن! سقفو نیار پایین، ولی زود باش!»
بالاخره تخته سنگ با صدای شدیدی کنار رفت. تایسون فضای کوچکی را باز کرد و ما از آن رد شدیم.
آنابت گفت: «ورودی رو ببنیدین!»
همه پشت تختهسنگ ایستادیم و هول دادیم. وقتی صخره را سر جایش برگرداندیم و راهرو را بستیم، هر چیزی که دنبالمان بود از آشفتگی نعره کشید.
گفتم: «گیرش انداختیم»
گروور گفت: «شاید هم خودمونو گیر انداختیم.»
برگشتم. ما در یک اتاق سیمانی شش متر مربعی قرار داشتیم و دیوار روبرویی پر از میلههای آهنی بود. ما یکراست به سلول آمده بودیم.
«اینجا دیگه کجاست.» آنابت میلهها را کشید. آنها تکان میخوردند. از بین میلهها ردیفهای سلولها را دور یک حیاط تاریک دیدیم؛ حداقل سه طبقه پر از درها و سکو.
گفتم: «یه زندانه. شاید تایسون بتونه میلهها رو...»
گروور گفت:«هیشش، گوش کنین.»
از یک جای بالای سرمان. صدای گریه در ساختمان میپیچید. صدای دیگری هم میآمد؛ یک صدای خشن که نمیشد فهمید چه میگوید. کلماتش عجیب غریب بود. مثل سنگ توی یک لیوان صدا میداد.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۲۹ مگابایت |
تعداد صفحات | 375 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۲:۳۰:۰۰ |
نویسنده | ریک ریردان |
مترجم |