در نگاه اول کمی زمخت و بدخلق بهنظر میرسید، اما با نگاهی دقیقتر بیدرنگ متوجه میشدید که او جنتلمنی آرام و تودار بود و از تربیت اجتماعی خوبی بهرهمند. این روزها برخلاف تندخویی و بدعنقی که مدتها پیش به آن دچار شده بود، رفتاری سبکسرانه، بیپروا و به راستی دلپذیر داشت. تا آن زمان فردی کاملاً متکی به خود و سرسخت بود. شاید حتا خودش هم با تمام ریزبینی، هوش و استعدادش بر میزان این سرسختی شدید خود واقف نبود. چهرهای گلگون و روشن داشت، در گذشته این لطافت دلچسب چهرهاش او را [از دیگران] متمایز میکرد و مورد توجه زنان قرار میداد. بله و حالا هم با نگاهی به صورت او میشد گفت که مرد قویبنیه، سالم و دلچسبی بوده است.
ترجمه ای درست و روان داره این کتاب، این اثر در دوران اوج هنر نویسندگی داستایوسکی نوشته شده. قرار بود داستان کوتاه بشه اما بلند شد! ترجمه از زبان روسی هست و خیلی خیلی خوب انجام شده..
5
خوشخوان 🪶
تلخ ☕️
یه چیزیه شبیه جنایت و مکافات، اما کوتاهتر. و البته خواندنی و تا حدودی تلخ.