قیام مختار بر همگان روشن است. به ویژه برای ما که در کودکی تماشاگران گروه تعزیهخوانان بودهایم. در دورههای ما که نه چندان دور است یکی از سرگرمیهای آموزشی، همین گروههای تعزیه بودند که ما را بر این میداشتند تا در دل وقایع تاریخ شیعه، با اسلام آشنا شویم. در این نمایش، قصد ما بازسازی تعزیه نیست. از طرف دیگر چون نمایش است پس داستان هم دارد. ولی وقتی صحبت از داستان نمایشی به میان میآید، خواننده بلافاصله انتظار دارد تا با تحلیل اشخاص نمایشی، تاریخ زندگی، نوع اندیشه و روابط زیستی او با دیگر اشخاص نمایشی، مناسباتی را به دست آورد که از میان آنها بتواند به گونهای خوب و بد خود را تمیز دهد. ولی داستان نمایشی ما از این گونه پرداخت نمایشی پرهیز دارد. داستان همسرایی مختار همچون مشاهیر جهان و شخصیتهای اسطورهای است. خاطرۀ شیرین تماشاگر ایرانی نیازی به شناخت کم و کیف رسیدن شخصیت نمایشی به انتخاب ندارد. او مختار را در دل و ذهن خود پنهان دارد. شاید که در کودکی شنیده باشد و اگر هم چون این نباشد یاعشق دارد و یا عاشق خواهد شد.
و عاشق سوال نمیکند، میپذیرد.