
کتاب ماجراهای اسرارآمیز لیدیگریس
خيانت
نسخه الکترونیک کتاب ماجراهای اسرارآمیز لیدیگریس به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
نقد و بررسی کتاب ماجراهای اسرارآمیز لیدیگریس
درباره کتاب خيانت از ماجراهای اسرارآمیز لیدی گریس
کتاب «خيانت» Betrayal نوشتهی «پاتريشيا فينی» در سال 2004 منتشر شد. این داستان دومین کتاب از مجموعه کتاب ماجراهای اسرارآمیز لیدی گریس Lady Grace Mysteries دربارهی لیدی گریس ندیمهی جوان موردعلاقهی علیاحضرت ملکه است. در ابتدای این داستان این ندیمه قرار است همراه ملکه و آقای جان هاوکینز دریانورد و بازرگان برجسته به بندرگاه تیلبوری برای بازدید از پادگان قدیمی نیروی دریایی برود. او پیش از رفتنش به بندرگاه لباس شکار کهنه میپوشد و به سمت راهروهای پایین کاخ میرود. او به سمت باغ خصوصی میرود و تا به همراه ماری شلتون برای گردش سگها به باغ خصوصی بروند. لیدی گریس شخصیت اصلی این کتاب تنها یک ندیمه نیست، او مأمور مخفی ملکه است. این دختری زیرک و مکار است و از سوی ملکه برای تعقیب و معرفی آدمهای پستی که میخواهند آرامش دربار را بر هم بزنند، مأمور شده است.
کتاب «خيانت» حاصل خاطرات لیدی گریس از اتفاقها و وقایع دربار ملکه است. این ندیمهی جوان پیش از خواب تمامی اتفاقات را به وسیلهی جوهر در دفترچه یادداشتش مینویسد. روزشمار این دفتر در این داستان عبارت است از:
4 مه سال 1569
5 مه سال 1569
6 مه 6 1569
ده مه سال 1569
روز یازدهم ماه مه سال 1569
کتاب «خيانت» نوشتهی «پاتريشيا فينی» به مجموعه داستان ماجراهای اسرارآمیز لیدی گریس تعلق دارد. کتاب اول این مجموعه «قاتل» Assassin در سال 2004 منتشر شد. این کتاب هم با ترجمهی «فرناز فولادی» از سوی انتشارات کتابسرای تندیس در ایران راهی بازار شده است. لیدی گریس ندیمهی محبوب علیاحضرت در این کتاب هم شخصیت اصلی داستان است و زندگیاش در دربار را روایت میکند. او در ابتدای داستان کتاب «قاتل» به مجلس رقصی دعوت میشود که سرنوشتش در آن رقم میخورد. او در طی این مراسم باید از میان سه خواستگار همسر آیندهاش را انتخاب کند. حضور لیدی گریس در این مراسم و رویدادهای دیگر داستان اول این مجموعه را تشکیل میدهد. کتاب سوم این مجموعه با نام اصلی Conspiracy در سال 2004 و کتاب چهارم با نام اصلی Feud در سال 2006 منتشر شدهاند که تاکنون به فارسی ترجمه نشدهاند.
درباره پاتريشيا فينی
«پاتريشيا فينی» Patricia Finney نویسندهی انگلیسی در سال 1958 به دنیا آمد. او تحصیلاتش را در رشتهی تاریخ دانشگاه آکسفورد به سرانجام رساند و از دههی هفتاد نوشتن را آغاز کرد. او تاکنون بیش از دهها اثر منتشر کرده و برای انتشار برخی از داستانهایش از نامهای P. F. Chisholm و Grace Cavendish استفاده کرده است. او اولین اثرش با نام Shadow of Gulls را در سال 1977 به چاپ رساند و برای آن موفق به دریافت جایزه دیوید هیگام برای بهترین رمان اول نویسنده شد. این نویسنده پس از این اثر نوشتن را دنبال کرد و مجموعهی Robert Carey را با نام متفاوت منتشر کرد. او این مجموعه را از سال 1994 تا 2018 طی نه داستان نوشت که با استقبال خوبی روبهرو شد.
ترجمه کتاب خيانت از ماجراهای اسرارآمیز لیدی گریس به زبان فارسی
کتاب «خيانت» نوشتهی «پاتريشيا فينی» با ترجمهی «فرناز فولادی» از سوی انتشارات کتابسرای تندیس در سال 1392 منتشر شد که نسخهی الکترونیک آن در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.
در بخشی از کتاب خيانت از ماجراهای اسرارآمیز لیدی گریس میخوانیم
به من خیلی خوش میگذشت. باد نسبتاً شدیدی میوزید و مجبور بودم کلاهم را با دستم نگه دارم، اما حرکت بر روی آب و تکانهای کوچکی که توسط ضربههای پارو ایجاد میشد بسیار هیجانانگیز بود. من همیشه قایقسواری را دوست داشتم. میخواستم انگشتانم را به آب بزنم تا ببینم چقدر سرد است، اما از روی لبههای کنده کاری شده و زرکوب، دستم به آب نمیرسید. بهعلاوه خانم چامپرنان هم باحالتی ترسناک به من خیره شده بود. یک قو بالهایش را به هم زد و صدایی همانند یک غاز وحشی از خود درآورد، احتمالاً به خاطر اینکه او هم حالت قیافهی خانم چامپرنان را دوست نداشت.
الیدی جین کاننسبی و لیدی سارا در تمام طول سفر به همدیگر نگاه هم نکردند. لیدی جین به تازگی به دربار آمده است. نديمه دیگری به نام كاترين بروک را بعد از آن بیآبروئی که با برادرزاده دوک نورفولک به وجود آورد، با خفت و فضاحت به خانه بازگردانند، بنابراین لیدی جین به جمع ندیمهها آمد تا دوباره تعداد آنها را به شش نفر برساند. تماشا کردن او و لیدی سارا مثل یک بازی سرگرمکننده است. زیرا از هم متنفرند. لیدی سارا موهای قرمز قشنگی دارد، همانند موهای ملکه، اما بهاندازه موهای ملکه فرفری نیست، در حالی که موهای لیدی جین بلوند و مجعد است و آنقدر زیبا است که آدم انگشتبهدهان میماند، آن طور که یکی از درباریان نیز در یکی از شعرهایش موهایش را همانند آبشاری که بر پشتش سرازیر شده، توصیف کرده بود. لیدی سارا منحنیهای زنانگی بیشتری نسبت به لیدی جین دارد، اما لیدی جین قدبلندتر و خوش پوشتر است. از همه بدتر این است که آنها همیشه دقیقاً از یک مرد خوششان میآید!
وقتی به تیلبوری رسیدیم بوی تند رنگ در فضا پیچیده بود. بسیاری از خانهها به افتخار بازدید ملکه به تازگی رنگ شده بودند. اما نه چندان با دقت، زیرا رنگ بر روی کرکرهی خانهها نیز ترشح کرده بود. جمعیت کنار خیابانی گلآلود جمع شده بودند، گارد ملکه به صف ایستاده بودند و تودهی زباله نیز در اطرافشان دیده میشد. همچنان که تلاش میکردیم تا از قایق پیاده شویم، نزدیک بود لیدی سارا پایش به یک طناب کوچک گیر کند و زمین بیفتد.
الیدی جین دماغش را بالا کشید و گفت: «لیدی سارا جلوی پاتونگاه کن و ببین کجا داری میری.»
وای که چقدر لیدی سارا گونههایش از خجالت سرخ شد! لبهای غنچهای خود را آنقدر به هم فشرد که به یک خط باریک تبدیل شدند.
نظرات کاربران درباره کتاب ماجراهای اسرارآمیز لیدیگریس