«اعترافات یک رماننویس جوان» تحشیهای است بر متن رماننویسی اکو. این تحشیه اما، در مواردی از خود متن فراتر میرود و تصویری همزمان از اکوی رماننویس و نظریهپرداز را به ما مینمایاند: بنیانهای فکری، الگوهای نوشتاری و دلبستگیهای او را در مقابل ما میگستراند. او انگار در این کتاب، خودِ نویسندهاش را زیر میکروسکوپ خودِ محققاش گذاشته است و به بررسی آن پرداخته است؛ هرچند این دو خود را شاید نتوان به این سادگی از هم تفکیک کرد. بههرحال، اکو در این کتاب ـ اگر بخواهم به شیوهی خود او «فهرست» کنم ـ از مؤلف الگو و مؤلف تجربی میگوید، از شخصیتهای داستانی، از نحوهی تأثیرپذیری ما از چنین شخصیتهایی، از تأویلکنندگان، از سازوکار داستان، از پدیدهای به نام «فهرستکردن» و از بسیاری موارد دیگر. لابهلای گفتههایش نیز متوجه رندیهای خاص او میشویم.