حقوق زنان در طول تاریخ همواره چالش برانگیز بوده است. مکاتب و آیینهای مختلف از دیدگاههای مختلفی این موضوع را مورد بررسی قرار دادهاند و هر یک نقش و جایگاهی برای زنان در نظر گرفتهاند. حقوق زنان در دین اسلام نیز همواره میان متفکران مسلمان موضوع مهمی بوده و اندیشمندان زیادی به آن پرداختهاند و تلاش کردهاند آن را به درستی تبیین کنند. شهیده بنت الهدی صدر بانوی محقق و فرهیختهی مسلمان در آثارش تلاش کرده است جایگاه زنان در اسلام را به خوبی مشخص کند و از سوءتفاهمها ابهام زدایی کند. کتاب تولد دوباره یکی از داستانهای اوست.
تولد دوباره یکی از کتابهای بنت الهدی صدر است که در آن آموزههای اسلامی به خوبی منتقل شده است. این نویسندهی توامند در این رمان تلاش کرده است یک ازدواج سالم را ترسیم کند.
بعضی منتقدان معتقدند عنوان کتاب به این مسئله اشاره دارد که درک آموزههای مذهبی و استفاده از آنها در زندگی میتواند به انسانها زندگی دوبارهای ببخشد.
داستان تولد دوباره داستان دو دخترخاله به نام های سعاد و نقاء است که با افکار و شیوههای متفاوتی زندگی میکنند. نقاء دختری مذهبی و بسیار پاکدامن است که به تازگی با پسری به نام ابراهیم ازدواج کرده است. سعاد هم همسری به نام محمود دارد که چندسالی در اروپا با هم زندگی کردهاند. داستان جایی آغاز میشود که سعاد که تازه از اروپا باز گشته است پس از شنیدن خبر ازدواج نقاء به دیدنش میآید. بنت الهدی صدر در شخصیت پردازیها و همینطور توصیف ظاهری شخصیتهای داستان تفاوتهای ارزشی آنها را نیز بررسی میکند. در مکالمات بین سعاد و نقاء، سعاد به این نکته پی میبرد که ابراهیم همسر نقاء قصد سفر به فرانسه برای مسائل کاری و تحصیلی را دارد. سعاد تلاش میکند نقاء را برای دیدن اروپا ترغیب کند و همینطور افکار و عقاید او و همسرش را به چالش بکشد. ادامهی داستان با تلاش سعاد برای تغییر عقاید نقاء رقم میخورد.
خرید و دانلود فایل (pdf) کتاب تولد دوباره با قیمت مناسب در همین صفحه ممکن است.
در سایت حوزه نیوز دربارهی کتاب تولد دوباره آمده است: « بنتالهدی صدر از داستان برای بیان اساس اسلام بهره میگرفت. در زمانی این داستانها به ناشر سپرده میشد که در عراق با زنان دو گونه برخورد میشد؛ زنانی که کاملاً به اصول اسلام پشت کرده، عضو حزب بعث میشدند تا از امکانات برای تحصیل و پیشرفت استفاده کنند و زنانی که به خاطر دوری از فساد و آلودگیهای جامعه و برای حفظ دین خود مجبور به خانه نشینی میشدند.
بنت الهدی صدر میدانست تنها با جوابگویی سؤالات در جلسههای احکام و قرآن زنانه نمیتواند روح تشنه دختران و زنان را سیراب کند. لذا با بهرهگیری از قصه و داستان سعی میکرد به بیان اصول اساسی اسلام بپردازد.»
در نقد مجتبی میثمی زاده دربارهی کتاب تولد دوباره آمده است: «شهیده بنت الهدی صدر در این داستانها هدفهای گوناگونی را که میتوان گفت صبر و استقامت و پایداری و شکیبایی در راه ایمان و «با هر بادی بر باد نرفتن» مهمترین آنهاست، دنبال میکند.»
آمنه صدر سال ۱۳۱۶ در شهر کاظمین عراق به دنیا آمد. او خواهر «شهید محمد باقر صدر» روحانی بزرگ و مرجع تقلید گرانقدر شیعیان عراق بود.
آمنه صدر که با نام بنت الهدی صدر شناخته میشود بسیاری از دروس حوزه از جمله علم حدیث و اخلاق را نزد برادرش آموخت. این بانوی بزرگ در تحصیل علم تا جایی پیش رفت که به حد اجتهاد رسید. آمنه صدردر زمان تسلط رژیم بعث در عراق میزیست. او همواره تلاس میکرد سبک زندگی اسلامی را در میان زنان عراق زنده نگه دارد. سلاح آمنه صدر برای مبارزه قلم و تدریس بود. او مدارسی تحت عنوان مدارس الزهرا را در عراق سرپرستی میکرد. در این مدارس علاوه بر دروس معمول تمام مدارس تعدادی دروس دینی و اعتقادی هم تدریس میشد تا دختران به سبک زندگی اسلامی عادت کنند.
بنت الهدی صدر خانواده را عنصر مهمی در اسلام میدانست و تلاش میکرد با تصوراتی که دربارهی تضییع حقوق زنان در اسلام در جامعهیآن زمان عراق وجود داشت مبارزه کند. پس از دولتی شدن مدارس در عراق او مدارس الزهرا را رها کرد. واضح است که او البته فعالیت فرهنگی و مذهبی را کنار نگذاشت. بنت الهدی صدر به نوشتن داستان پرداخت و همین طور در خانهاش کلاسهای آموزشی برای زنان برگزار میکرد و به سوالات شرعیآنها پاسخ میداد. او حتی کاروانهای زنان در سفر به حج را همراهی میکرد.
سالهای فعالیت آمنه صدر و برادرش در عراق با انقلاب اسلامی در ایران همزمان شده بود. این دو تلاش میکردند اثرات انقلاب اسلامی به عراق هم برسد. در نتیجه محمد باقر صدر با دولت عراق درگیر شد و زندانی شد. پس از دستگیری آیت الله صدر بنت الهد صدر شبانه به مسجد کوفه رفت و مردم را از این اتفاق آگاه کرد. در نتیجه تظاهراتهایی در شهرهای عراق و حتی در بیرون از مرزهای این کشور اتفاق افتاد و آیت الله صدر آزاد شد.
این آزادی البته دوامی نداشت بار دیگر آیت الله صدر در تاریخ ۱۶ فروردین ۵۹ دستگیر شد. این بار نیروهای امنیتی عراق بنت الهدی را هم همراه برادرش دستگیر کردند. این دو نفر سه روز پس از دستگیری به قتل رسانده شدند.
آیت الله خامنهای رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران در دیداری که سال ۷۶ با گروهی از زنان داشت دربارهی شهیده صدر گفتند: « گر خانوادهای توانستند دختر خودشان را درست تربیت کنند، این دختر یک انسان بزرگ شد. ما در ایران هم داشتیم، در زمان خودمان هم داشتیم، در خارج از ایران هم داشتیم. در همین زمان ما، یک زن جوانِ شجاعِ عالمِ متفکّرِ هنرمندی به نام خانم «بنتالهدی« - خواهر شهید صدر - توانست تاریخی را تحت تأثیر خود قرار دهد، توانست در عراقِ مظلوم نقش ایفا کند؛ البته به شهادت هم رسید. عظمت زنی مثل بنتالهدی، از هیچیک از مردان شجاع و بزرگ کمتر نیست. حرکت او، حرکتی زنانه بود؛ حرکت آن مردان، حرکتی مردانه است؛ اما هر دو حرکت، حرکت تکاملی و حاکی از عظمت شخصیت و درخشش جوهر و ذات انسان است. اینگونه زنهایی را باید تربیت کرد و پرورش داد.»
بنت الهدی صدر آثار ارزشمندی در کارنامه دارد. بیشتر محتوای آثار او آموزش آموزههای اسلام در قالب داستان به جوانان است. آثار بنت الهدی صدر را «مهدی سرحدی» به فارسی ترجمه کرده است. انتشارات موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر ناشر اختصاصی کتابهای بنت الهدی صدر در ایران است.
فهرست داستانهایی که بنت الهدی صدر نوشته است به شرح زیر است:
«دو مرد و یک زن»
«نبرد با زندگی»
«دیدار با عروس»
«در جستوجوی حقیقت»
«دیدار در بیمارستان»
«آخرین هدیه»
که همگی این کتابها در فیدیبو در قابل دانلودند. کتابهای «خانهی گمشده» و « کاش میدانستم» نیز متعلق به این نویسندهی توانمند لبنانی است.
از آثار غیر داستانی بنتالهدی صدر میتوان به «بر بلندیهای مکه» که سفرنامه است و همینطور مقالهی «جایگاه زن در اسلام» اشاره کرد. هردوی این کتابها در فیدیبو در دسترس است.
دو روز از رفتن ابراهیم میگذشت و در ان مدت نقاء از خانه بیرون نرفته بود. صبح رو سوم تصمیم گرفت برای دیدن خالهی ابراهیم به خانهشان برود. او برای ابراهیم مثل مادر بود و از کودکی ابراهیم را بزرگ کرده بود.
نقاء از خانه بیرون رفت و مقابل در خانه، سعاد را دید که از ماشینش پیاده میشد. چارهای نداشت جز اینکه از رفتن منصرف شود و با سعاد به خانه برگردد. سعاد به گرمی از حال او پرسید و نقاء او را به خانه دعوت کرد، اما سعاد گفت نشستن در حیاط و زیر سایهی درختها را ترجیح میدهد. معلوم بود که باز هم میخواهد با نقاء تنها باشد و با مادرش روبهرو نشود. نقاء میخواست به بهانهای مادرش را به حیاط بکشاند، اما سعاد دربارهی سفر ابراهیم چند جملهای بیشتر نپرسید و دربارهی چیزهای دیگری حرف زد. نقاء بهانهای برای آوردن مادرش پیدا نمیکرد. از طرفی میدانست مادرش دل خوشی از سعاد ندارد ونمیخواهد با او روبهرو شود. سعاد از پیادهروی روزانهاش صحبت کرد و مدتی منتظر ماند تا نقاء در این باره اظهار نظر کند، اما او همچنان ساکت بود و حرفی نمیزد. سعاد با سماجت پرسید:
_ یعنی حتی اجازهی پیادهروی و پارک رفتن را هم به تو نمیدهد؟!
نقاء از اینکه حرفهای سعاد آنقدر کنایهآمیز و نیشدار بود، خیلی احساس ناراحتی میکرد، اما چارهای جز جواب دادن نداشت، این بود که به سردی جواب داد:
_ چرا، اتفاقا گاهی به پارک شهر یا پارک گلها میروم...
_ همین دوجا؟! یعنی به پارکهای دیگر نمیروی؟
_نه!
_ با ابراهیم میرفتی؟ ... منظورم این است اجازه میدهد تنها هم بروی؟!
_ ابراهیم هر وقت برای گردش و تفریح بیرون میرود، مرا هم با خودش میبرد...
فرمت محتوا | epub |
حجم | 799.۲۵ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 201 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۴۲:۰۰ |
نویسنده | بنت الهدی صدر |
مترجم | مهدی سرحدی |
ناشر | موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۳/۱۰/۰۸ |
قیمت ارزی | 2.۵ دلار |
قیمت چاپی | 9,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |