
چند ساعت مانده به صبح جمعیت در هم فرو رفته بودند و صدای گریه و شیون بلند بود. دنیا روی سرم خراب شد. موقعیتم و فدک و همه چیز را فراموش کردم و با عجله از ماشین بیرون دویدم. تنها عضوی از بدنم که حس داشت پاهایم بود و من تمام جانم را برای پیدا کردن محمد در آنها ریخته بودم. محمد محدگویان دریای جمعیت را شکافتم و خودم را تا پشت درهای بسته فرودگاه رساندم. با تمام وجود در را کوبیدم و دوباره و دوباره اسم محمد را فریاد زدم. کف دستهایم آتش گرفته بود و جمعیت با تاثری عاری از درک نگاهم میکردند که ابواحمد و ابویاسر سر رسیدندو وادارم کردند همراهشان شوم. فقط به دنبال جواب یک سوال بودم:« با با محمد کجاست؟»
| فرمت محتوا | pdf |
| حجم | 8.۲۱ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 304 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | الهه آخرتی |
| ناشر | روایت فتح |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۹/۱۰ |
| قیمت ارزی | 10 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |