
خانم فِرارز شب شانزدهم سپتامبر که پنجشنبه بود مرد. ساعت 8 صبح جمعه، هفدهم دنبال من فرستادند. کاری نمیشد کرد، چند ساعتی میشد که مرده بود. وقتی دوباره به خانه رسیدم، چند دقیقهای از 9 گذشته بود. در ورودی را با کلیدم گشودم و چند لحظه در سرسرای ورودی معطل کردم تا کلاهم و اورکت سبکی را که معلوم شده بود به همراه داشتنش احتیاط عاقلانهای در برابر سوز یک صبح پاییزی است آویزان کنم. حقیقتش را بگویم، خیلی ناراحت و نگران بودم. نمیخواهم وانمود کنم که در آن لحظه رویدادهای چند هفتهی آینده را پیشبینی نمیکردم. هیچگاه چنین کاری نمیکردم، ولی غریزهام به من میگفت که زمان پرآشوبی در پیش است. از اتاق غذاخوری، سمت چپم، صدای ترقوتروق فنجانهای چای و سرفههای کوتاه و خشک خواهرم کارولین به گوش میرسید.
| فرمت محتوا | pdf | 
| حجم | 4.۰۳ کیلوبایت | 
| تعداد صفحات | 319 صفحه | 
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ | 
| نویسنده | آگاتا کریستی | 
| مترجم | سعید سیمرغ | 
| ناشر | گویا | 
| زبان | فارسی | 
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۸/۰۸ | 
| قیمت ارزی | 4 دلار | 
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |