
رمان «مستاجر» اثر فریدا مکفادن داستانی در ژانر تریلر روانشناختی است که حول محور شخصیتی به نام بلیک پورتر میگردد. او بهتازگی بهعنوان معاون یکی از شرکتهای بازاریابی در نیویورک استخدام شده اما خیلی زود کارش را از دست میدهد. با توجه به شرایط مالی، بلیک و نامزدش، کریستا، تصمیم میگیرند یکی از اتاقهای خانهشان را اجاره دهند تا هزینهها را تأمین کنند. در همین زمان، زنی به نام ویتنی کراس به عنوان مستأجر وارد خانهشان میشود.
در ابتدا، ویتنی فردی مودب و آرام به نظر میرسد، اما خیلی زود اتفاقاتی کوچک شروع به رخ دادن میکند: غذا ناپدید میشود، صداهای عجیب شنیده میشود و وسایل شخصی از بین میروند. این تغییرات تدریجی باعث میشود بلیک احساس امنیت خود را از دست بدهد. در عین حال، کریستا همچنان به ویتنی اعتماد دارد و این باعث تنش بیشتر در روابط میان آنها میشود. این اتفاقات رفتهرفته فضای خانه را برای بلیک ناآرام و غیرقابلتحمل میکند.
با پیشرفت داستان، بلیک شروع به بررسی گذشته و هویت واقعی ویتنی میکند و سرنخهایی که به دست میآورد. روایت با تغییر زاویه دید و اطلاعات ناقص، مخاطب را در موقعیتی قرار میدهد که بهسختی میتواند به کسی اعتماد کند. خانهای که در آن زندگی میکنند، با گذشت زمان به محیطی بسته و پرتنش تبدیل میشود که فشار روانی داستان را افزایش میدهد. رمان به موضوعاتی مثل اعتماد، هویت، و دستکاری روانی میپردازد. حضور ویتنی به عاملی برای شکلگیری فضای ذهنی ناپایدار تبدیل میشود و باعث میشود رابطهی بلیک و کریستا، و همچنین درک بلیک از واقعیت، دچار بحران شود.
| فرمت محتوا | epub |
| حجم | 2.۰۹ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 312 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | فریدا مکفادن |
| مترجم | نشاط رحمانینژاد |
| ناشر | نشر نون |
| زبان | فارسی |
| عنوان انگلیسی | the tenant.۲۰۲۵ |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۷/۲۰ |
| قیمت ارزی | 14 دلار |
| قیمت چاپی | 390,000 تومان |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
این کتاب رو یک نفس طی چند ساعت تموم کردم. مک فادن بازم تونسته بود با تعداد انگشت شماری از شخصیت های اصلی و فرعی یک اثر جذاب با ریتم خوب خلق کنه. در کل بیشتر احساسات خواننده رو درگیر میکنه تا ذهن رو. خودمونی بخوام بگم بیش از نیمی از کتاب رو با حرص خوردن دنبال کردم. بعدش چند تا معما هم برای درگیر کردن ذهنمون داشت و در نهایت به اوج داستان میرسیدیم که شامل غافل گیری و پیچش داستانی خاص مک فادن و قسمت هیجانی اخر داستان میشد. شخصا اونقدر مشغول حرص خوردن بودم که حتی نتونستم یک درصد از غافل گیری کتاب رو حدس بزنم. اینکه شخصیت های داستان هم بیشتر خاکستری بودن رو دوست داشتم. خطر اسپویل ❌ اگه کتاب رو نخوندین ازینجا به بعد رو نخونین ❌: تو کل کتاب منتظر بودم یک چیزی از گذشته بلیک رو بشه، چون شخصیت عصبی داشت و خیلی جاها تا مرز از دست دادن کنترل رو خودش میرفت و مکررا به خودش میگفت این بار نه، این بار درست انجامش میدم. انگار تو روابط قبلیش یک کاری کرده بود. شخصیت کریستا هم در نوع خودش جالب بود، بسیار باهوش بود و از هوشش تماما در جهت منفی استفاده میکرد. پیچش داستان باعث میشد از سفید سفید به سیاه سیاه تبدیل بشه، فقط کاش یک مقدار خاکستری بودن رو تو این شخصیت هم میدیدیم، یا حداقل دلیلی بهمون میداد که چطور یک ادم به یه هیولا تبدیل میشه مثلا یه اتفاقی تو کودکیش یا ویژگی خاصی در والدینش.
باید بگم که بعد خوندن این کتاب کلا دیگه تو رابطه نخواهید رفت !!! خب نثر مک فادن مثل همیشه گیرا و جذاب بود، گرچه تقریبا از اولای کتاب میشد حدس زد که کجای کار میلنگه این داستان درباره بلیک و سیلیاست. بلیک تو یه شرکت درست حسابی کار میکنه و یه روز ن اگهان بخاطر افشای اطلاعات از شرکت اخراج میشه و حتی بهش فرصت توضیح نمیدن. بهرحال، بلیک که تازه نامزد کرده و یه خونه قسطی خریده، به پیشنهاد سیلیا تصمیم میگیره که اتاق طبقه بالای خونه رو به یه نفر اجاره بده و از اون موقعست که همه چیز بهم میریزه....
مثل همه کتابی فریدا،کتاب خوبی بود، اولش یکم دیر وارد جریان شد ولی درکل خوش خوان و خوب بود و تقریبا غیرقابل حدس.