کتاب «پیرمرد و خر یکدست» نوشته فرح مقصودی، داستانی کودکانه و آموزنده درباره مهربانی، همدلی و ارزش قائل شدن برای همه موجودات است.
خلاصه:
پیرمردی مهربان در روستایی زندگی میکرد که روزی خر کوچکی را یافت که یکی از پاهایش ناقص بود. با وجود مخالفت همسرش، خر را به خانه آورد و از او نگهداری کرد. همین موضوع باعث دلخوری و جدایی همسرش شد.
خر یکدست اما بسیار باهوش و مهربان بود؛ او در نظافت روستا به مردم کمک میکرد، آشغالها را جمع میکرد و حتی بار سنگین سالمندان را جابهجا میکرد. به مرور زمان اهالی روستا به او علاقهمند شدند و با الهام از رفتار او، کوچهها و خانههایشان را تمیز و زیبا کردند.
روزی اتفاقی بزرگ افتاد: برادرزاده یکی از اهالی را عقربی گزید و هیچکس توان درمان نداشت. خر یکدست با شجاعت سم را از پای او بیرون کشید و جان نوجوان را نجات داد. همین کار نگاه همه را تغییر داد؛ پیرزن که مخالف حضور خر بود، از او عذرخواهی کرد و پذیرفت که این حیوان ناقص، نعمتی برای روستا بوده است.
سرانجام همه فهمیدند که هر مخلوقی اگر متفاوت یا ناقص باشد میتواند ارزشمند و نجاتبخش باشد. خر یکدست به نمادی از امید، فداکاری و پاکیزگی در روستا تبدیل شد.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 13.۹۲ کیلوبایت |
مدت زمان | ۱۴:۵۱ |
نویسنده | فرح مقصودی |
راوی | علی علیزاده |
راوی دوم |