دوست نداشتن والدین رسوایی به بار می آورد و اینکه از خود بپرسی چنانچه با وجود تلاش های دوران جوانی نتوانستی همچون همگان عشق به پدر و مادر را در خود بیابی نیز یک رسوایی ست. فرزندان مجاز نیستند نسبت به والدین خود بی تفاوت بمانند. آنها برای همیشه گرفتار بی اختیار عشق به پدر و مادر هستند ، خواه مادر و پدر نیک سرشت باشند، یا پلشت ، هوشمند باشند و یا ابله و در یک کلام مهربان باشند یا نامهربان. اخلاق شناسان این عشق را برآمده از مهری اکتسابی و مهار ناشدنی می دانند و نبود عشق فرزند به والدین را نه تنها توهین به ادب و نزاکت بلکه چاقو زدن بر پیکر زیبای علوم انسان شناختی می دانند. دوازده سال داشتم و به گمانم ساعت یازده شب بود و من هنوز نخوابیده بودم , زیرا از نادر شب هایی بود که والدینم برای شام بیرون رفته بودند. چون تنها مانده بودم بی شک داشتم کتاب اسحاق آسیمف , یا فردریک براون و یا کلیفرد سیماک را می خواندم که تلفن زنگ زد. نخستین چیزی که به درونم راه یافت این بود که باید ژاندارمری باشد ؛ تصادف با خودرو ، والدینم مرده اند . میگویم « والدینم » تا کارم ساده شود (همیشه باید کارها را ساده کرد) و در واقع موضوع بر سر مادرم بود و ناپدری ام.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 1.۱۷ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 169 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
نویسنده | اروه لو تلیه |
مترجم | محمود سلطانیه |
ناشر | نشر بهجت |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۶/۱۸ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |