در سال ۱۹۵۵ وقتی از ده سال اسارت در روسیه برگشتم، توسط روزنامهنگاران و ناشرهایی که میخواستند تجربیاتم را از هیتلر و نحوۀ سقوطش بدانند، محاصره شدم. در متنِ تمامِ نامهها، تلگرافها و پیشنهادها خواندم: "لطفاً هیچ قراردادی را امضا نکنید. ما بیشتر از آن را تقدیمتان میکنیم." تصمیم گرفتم پیشنهادِ مردِ انگلیسی را قبول کنم که صریحاً قبول کرد چیزی که من فقط درگذشته تأیید کردهام را نوشته و منتشر کند. او هم مثل دیگر خبرنگاران و ناشران خارجی به معامله پایبند ماند! فقط یک ناشر آلمانی فکر کرد که خاطراتم باید بازنویسی شود و محتوا تغییر کند. چیزی که من در آخر خواندم ظریف و خوب بود ولی اصلاً ارتباطی به حقایق نداشت. بیتجربه و ناتوان، در مقابل این نوع دسیسهها، توصیۀ وکیلم را که گفت به دنبال جبران خسارت قانونی بروم، رد کردم.
داستانی که خبرنگاران بی مسئول تحت عنوانِ "گزارش لینگه" از خودشان درآوردند شایعات را پراکند و آسیب شدیدی به من وارد کرد. همکاران سابق از اطرافیان هیتلر، از من روی برگردانیدند و سازمانهای فتنهجو با ادعاهای جدیدتری روی کار آمدند.
از آن زمان تاکنون بیست سال گذشته است. خیلی چیزها اصلاح و درست شده است. حالا که دیگر ترسی ندارم مرا بهخاطر ده سال خدمت کردن نزد هیتلر به زندان یا اردوگاههای تنبیهی بیندازند، امیدوارم بتوانم آزادانه تجربیاتم با هیتلر - کسی که بهخاطر مقید بودن به وظیفه، نزدیکتر از هرکسی -جز اوا براون- به او میایستادم- را بیان کنم.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 487.۳۳ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۸:۳۹:۴۸ |
نویسنده | هاینس لینگه |
مترجم | سحر اعتباری |
راوی | میلاد تمدن |
ناشر | نشر ترنگ |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۶/۱۳ |
قیمت ارزی | 8 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |