نثر نوسترومو در عین آنکه چون همه آثار این نویسنده سنگین است، ساده و زودفهم هم است. برای مثال، ویژگی نوسترومو عظمت و ساختار دقیق این رمان است. زبان به مفهوم ادبیِ کلمه چالشبرانگیز نیست، بلکه تمهیدی است برای توصیف و تشریح، توصیف مکانها و شرح انگیزهها و شخصیتها. خود کنراد و حتی منتقدانی برجسته چون اف.آر.لیویس نوسترومو را بهترین رمان او میدانند.
کنراد، خود توضیح داده است که ایده نگارش رمان نوسترومو چگونه به ذهنش رسید. او از یکی از دوستان صمیمیاش در مورد ملوانی در آمریکای جنوبی داستانی میشنود؛ در این داستان، ملوانِ واقعی مردی پست است که دست به دزدی نقره میزند و حتی به هنگام مستی و از خود بیخودی در مورد این کارش لاف هم میزده. ملوان در حضور همه فریاد میزده که علّت پولدار شدنش کار کردن با کشتی کوچکش نیست، بلکه هر از گاه، به گنجینهای که ربوده سری میزده و کمی نقره از آن برمیداشته و میفروخته. کنراد شرح میدهد که مدتی درگیر این داستان بوده تا سرانجام به این نتیجه میرسد که این شخصیت در رمانش نباید حتما شخصیتی منفی باشد، بلکه برعکس، میتواند قهرمانی محبوب و مردمی باشد، مردی با معیارها و اخلاقیات خاص خود.