اپیزود سوم "سروژ، یک مترجم قاتل!" به سالهای نوجوانی سروژ در رشت میپردازد؛ زمانی که او با کشف یک اطلاعیه، فرصتی برای بهرهگیری از استعدادش در زبان روسی پیدا میکند. این آغاز راهی پرخطر برای اوست، راهی که برخلاف خواست پدرش، سروژ را به دنیای پرهیاهوی سیاست و ایدئولوژی در انجمن "وکس" (انجمن روابط فرهنگی ایران و اتحاد جماهیر شوروی) میکشاند. در بحبوحه جنگ جهانی دوم و اشغال ایران، سروژ در معرض افکار و شخصیتهایی قرار میگیرد که او را بیش از پیش به حزب توده نزدیک میکنند و او را به یک عضو فعال و پرشور تبدیل میسازند.
این اپیزود، انتقال خانواده سروژ به تهران را نیز به تصویر میکشد؛ مهاجرتی که پدر امیدوار است سروژ را از گرایشهای سیاسی دور کند، اما ناخواسته او را به قلب مبارزات و تشکیلات زیرزمینی حزب نزدیکتر میسازد. در این میان، درگیریهای ایدئولوژیک در خانه استپانیان بالا میگیرد و اختلافات پدر و پسر، چالشهای عمیقی را برای خانواده به وجود میآورد.
در حالی که سروژ گامهای بلندی در سلسلهمراتب حزب برمیدارد و در سازمان نظامی حزب توده جایگاهی مهم پیدا میکند، با حوادثی روبرو میشود که او را به سمت تصمیماتی سخت و جبرانناپذیر سوق میدهد. این تصمیمات، نه تنها سرنوشت سروژ، بلکه ماهیت "قاتل" بودن او را در هالهای از ابهام و سوال قرار میدهد. آیا آرمانها، میتوانند توجیهکننده اعمالی باشند که فراتر از اخلاقیات انسانی است؟
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 62.۲۴ کیلوبایت |
مدت زمان | ۴۴:۱۶ |
نویسنده | سوسن سیرجانی |
راوی | اشکان عقیلی پور |
ناشر | فیدیبو |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۵/۰۷ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
هر هفته که داره میره جلوتر، داستان داره جذابتر میشه. خیلی شخصیت جالبی داره این مترجم.
داستان بسیار گیرایی داره و اجرای اثر هم بسیار حرفه ایی هست. منتظر قسمت بعدی هستم.
چرا تبلیغتون تو نگاه اول تداعی پرچم ایران رو میکنه؟