0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب دروازه‌ی خیال نشر آبارون

کتاب دروازه‌ی خیال نشر آبارون

کتاب متنی
درباره دروازه‌ی خیال

آن روز باران شدیدی می بارید. باید هر چه زودتر از آن شرکت لعنتی خارج می شدم. بازهم چترم را در خانه جا گذاشته بودم. یادش به خیر، پیرزن صاحب خانه همیشه به من یادآوری می کرد که چترم را جا نگذارم. اگر او مانده بود، من هم مجبور نبودم در آن شرکت کار کنم. پولی که برای هزینه ی پرستاری از او می گرفتم کفاف زندگی ام را می داد.

طوفان وحشتناکی بود. انگار خدا هم قهرش گرفته بود. آب از گوشه ی پالتوی بارانی کهنه ام سرازیر شده بود. فاصله ی پنجاه متری تا ایستگاه اتوبوس را یک نفس دویدم، تا زیر سرپناه ایستگاه، کمتر خیس شوم.

من هیچ وقت سرپناه خوبی نداشتم. پدرم بعد از فوتش هیچ چیز، جز نکبت و بدبختی برایم باقی نگذاشته بود؛ حتی رئیس شرکت از بی کسی من سو ءاستفاده کرده و با وجود داشتن زن و بچه، به من پیشنهاد صیغه شدن داده بود.

شناسنامه

فرمت محتوا
pdf
حجم
1.۳۹ کیلوبایت
تعداد صفحات
112 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۰:۰۰
نویسندهمژگان مهنایی
ناشرنشر آبارون
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۴/۰۵/۰۹
قیمت ارزی
3 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
pdf
۱.۳۹ کیلوبایت
۱۱۲ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
50,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
دروازه‌ی خیال
مژگان مهنایی
نشر آبارون
منتظر امتیاز
50,000
تومان