بخشی از کتاب
جیک در حالی که در دفترش نشسته بود، کوهی از کاغذ جلویش بود که هفتهها و حتی ماهها انجام آنها را به تعویق انداخته بود و پیشرفت چندانی نداشت. با وجود اینکه هیچ جلسه دادگاه یا دادرسی برای چند روز آینده برنامهریزی نشده بود، زمان خوبی برای رسیدگی به پروندههای قدیمی به نظر میرسید. آنها از ممفیس آمده و تنها بودند، اما میگفتند که موضوعشان بسیار مهم است. جیک از کار روی کاغذها خسته و کنجکاو شده بود و به دنبال بهانهای برای فرار از آنها بود.
جیک به راحتی میتوانست تصور کند که آنها در یک زمین گلف فلوریدا، پشت دروازهها و نگهبانها، زندگی خوبی دارند. او هرگز اعتراف نمیکرد که در سی و هشت سال زندگیاش تنها یک بار از ایالات متحده خارج شده است. به جای دریافت هزینهها به صورت نقدی، با هندوانه، گوشت گوزن و هیزم دستمزدش پرداخت شده بود. یک وکیل، یک بار یک چمنزن را به عنوان هزینه قبول کرد، اگرچه زود خراب شد. "او گفت چیزی برای گفتن به ما دارد، چیزی بسیار محرمانه"، ژن روپ گفت. جیک سعی میکند بیتفاوت به نظر برسد، اما دهانش باز میماند.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 59.۵۰ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۱:۰۹:۲۱ |
نویسنده | جان گریشام |
مترجم | یاسین قاسمی بجد |
راوی | لیلا ولی پور |
ناشر | یاسین قاسمیبجد |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۴/۱۱ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |