صحنه، حیاط کوچک خانهای است با حوضچهای در وسط و درختی خشک و سرمازده. فصل زمستان است.
سمت راست کجاوهای پوشیده شده با پارچههای مشکی است و همچنین وسایل تعزیه مانند نیزه ، پرچم و غیره.
سمت چپ صندلی چوبی است که عمه روی آن نشسته است و مشغول خواندن نمایشنامهای با صدای بلند است. انگار که میخواهد خودش را برای
کارگردانی آماده کند.
عروسکی میافتد وسط حیاط. زن میترسد و متن نمایشنامهاش میافتد و کاغذها پخش میشوند.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 461.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 36 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۱:۱۲:۰۰ |
نویسنده | مهدی کاموس |
ناشر | انتشارات سروش |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۳/۲۵ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |