0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب داستان‌های واقعی ارواح نشر یاسین قاسمی‌بجد - نسخه صوتی

کتاب داستان‌های واقعی ارواح نشر یاسین قاسمی‌بجد - نسخه صوتی

روایت‌های واقعی ماوراءالطبیعه به روایت افسران پلیس و سایر مقامات انتظامی

کتاب صوتی
نویسنده:
درباره داستان‌های واقعی ارواح

داستان‌های ارواح به شکلی برای قرن‌ها در فرهنگ ما وجود داشته‌اند.

حکایت‌های ماوراءالطبیعه، عجیب و شگفت‌انگیز به طرز شگفت‌انگیزی رایج‌اند، اما باور کردن به اینکه آن‌ها واقعاً واقعی هستند دشوار است. اغلب، راویان داستان‌ها از معتبرترین افراد نیستند و احتمال زیادی وجود دارد که بسیاری از این داستان‌ها تنها نتیجه سوء‌تفاهیم یا تخیلات بیش از حد باشند.

اما چه اتفاقی می‌افتد وقتی یک افسر پلیس تجربه‌ای غیرمعمول داشته باشد؟ چگونه این افسران که هم به‌خوبی آموزش‌دیده‌اند و هم در بسیاری از بدترین جنبه‌های زندگی تجربه دارند، در برابر ناشناخته‌ها واکنش نشان می‌دهند؟

خب، این موضوع کتاب حاضر است. در این مجموعه از داستان‌ها که از آرشیو افسران پلیس در سرتاسر جهان گردآوری شده است، شما خواهید پرسید اگر پلیس‌ها با چیزهایی روبه‌رو می‌شوند که نمی‌توانند آن‌ها را توضیح دهند، آیا واقعاً چیزی آنجا وجود دارد؟

 

بخشی از یک داستان:

اولین داستان از یک تماس اضطراری در نواحی روستایی ایالت ایلینوی است. یک افسر پلیس و همکارش در شیفت شب مشغول کار بودند، شیفتی که معمولاً آرام بود و تنها با مواردی همچون تصادف های ناشی از مستی و یا سرعت بالا روبه‌رو می‌شدند. تماس تلفنی دریافت شد که احتمالاً در سردخانه محلی یک سرقت اتفاق افتاده است. به هر حال، این مکان برای دزدی کمی عجیب به نظر می‌رسید، اما در داخل آن تعدادی مواد شیمیایی وجود داشت که ممکن است برای معتادان جذاب باشد. افسران تماس را دریافت کردند و به سوی سردخانه حرکت کردند تا تحقیقات را آغاز کنند. وقتی رسیدند، نگهبان بیرون منتظر بود و کمی مضطرب به نظر می‌رسید. او به افسران گفت که در حال پاک کردن سرامیک ها بود که چیزی را در گوشه دید. وقتی نگاه کرد، فردی را دید که از یک طرف راهرو به سمت دیگری دوید و وارد یک اتاق شد و ناپدید گردید. متأسفانه، او نتواست توضیح دقیقی از شخص بدهد، چون در حین تمیز کردن، چراغ‌ها را خاموش کرده بود. اما او مطمئن بود که چیزی دیده است و از آنجا که تنها و بی‌سلاح بود، تصمیم گرفت که احتیاط بهتر از شجاعت است و با پلیس تماس گرفت.

دو افسر فکر کردند ممکن است فقط گروهی از بچه‌ها باشند که برای تفریح وارد شده‌اند یا شاید نگهبان اشتباهی دیده است، اما او آنقدر مطمئن بود که آنها را قانع کرد تا این موضوع را بررسی کنند. آن‌ها شروع به هشدار دادن به هر کسی داخل ساختمان است کردند که خود را نشان دهد، اما هیچ پاسخی دریافت نکردند جز اینکه صدای خودشان پژواک می‌یافت. افسران به همراه نگهبان ساختمان را گشتند و در طول راهرو مرکزی با دستان آماده روی سلاح‌ها، هر اتاقی را که به آن برخورد می‌کردند، بررسی کردند. بیشتر اتاق‌ها آزمایشگاه‌های تحلیل بودند؛ برخی برای نگهداری ابزار یا پرونده‌های اداری. هنگامی که به جلو می‌رفتند، چراغ‌ها را روشن می‌کردند تا مطمئن شوند کسی پنهان نشده باشد.

یکی از افسران در اتاق تاریک را باز کرد و به سختی برای پیدا کردن کلید روشنایی دست و پا می‌زد؛ اما آنچه یافت یک اتاق انتظار خالی برای خانواده‌های فوت‌شدگان بود. او اتاق را سریع جستجو کرد و هر جایی را که فردی می‌توانست پنهان شود، بررسی کرد. در حین جستجو، همکارش ناگهان شروع به فریاد زدن کرد: «هی، بایست! بچرخ!»

شناسنامه

فرمت محتوا
mp۳
حجم
107.۶۶ کیلوبایت
مدت زمان
۰۱:۵۲:۰۰
نویسندهزاکری نولز
مترجم یاسین قاسمی بجد
راویحمیدرضا اسلامی
ناشریاسین قاسمی‌بجد
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۴/۰۱/۳۱
قیمت ارزی
5 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
mp۳
۱۰۷.۶۶ کیلوبایت
۰۱:۵۲:۰۰

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
80,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
داستان‌های واقعی ارواح
روایت‌های واقعی ماوراءالطبیعه به روایت افسران پلیس و سایر مقامات انتظامی
یاسین قاسمی‌بجد
منتظر امتیاز
80,000
تومان