«خوابگرد پارک ملی» کتاب صوتی کوچکی است که در آستانهی سال نو، به نوروز بیست و نه سال پیش بازمیگردد تا ماجرای سفری را تعریف کند که قرار بود یک مسافرت نوروزی خانوادگی باشد. به بخشی از کشورمان که در آن دوران کمتر مسافری پا به آن ناحیه میگذاشت. اما این کتاب صوتی بیش از آنکه مجال بیابد یک سفرنامهی نورزی شود، داستانی میشود دربارهی عشق ناگسستنی یک پدر و پسر که با وجود ناکامیها پیوند خود را حفظ میکنند. پس فیدیبو ساعاتی پیش از تحویل سال این هدیهی کوچک را به تمام خانوادههای ایرانی در کنار سفرههای هفتسین زیبایشان تقدیم میکند به این امید که این پیشکش در دلهای لبریز از عشق پدران و مادرانی بنشیند که زندگی خود را وقف فرزندانشان کردهاند.
نویسنده و گوینده: مهام میقانی
تدوین: کاوه صالحی
هویت بصری: مینا قاسمی
نوروز مبارک!
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 65.۲۰ کیلوبایت |
مدت زمان | ۴۶:۲۲ |
نویسنده | مهام میقانی |
راوی | مهام میقانی |
ناشر | فیدیبو |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۱۲/۲۷ |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
از بعد خوابگرد پارک ملی که همین ا مروز عصر گوش دادم هنوز ۲۴ ساعت نگذشته …اما چشمام مدام میگرده دنبال اون پیک موتوری که واسه یه سرویس اضافه از بین دو ماشین لایی میکشه قبل از این کوتاه پر معنی بد و بیراه بهشون میگفتم نه پدرم نه مادر نه مسئول سیر کردن شکمی چشمای کسی به انتظار دست پر من نیست شاید رسالتم تا الان تو سی وپنج سالگی خوب پوشیدن و خوش گشتن بوده …اما الان انگار دیگه اونجوری نمیبینم !چه هدیه ی زیبایی دادید به درک و دید ما زیر پوست این شهر رو نشون دادید استاد ممنونم از عیدی زیباتون
برای من تعطیلات نوروزی همیشه با نوعی پوچی و بی هدفی گره خورده..با روتین کار های تکراری که به مرور زمان معنای خودشون رو از دست میدن برای همین وقتی خالی تر از همیشه در زمان مرده بین دید و بازدید و مهمانی های تو خالی به این داستان گوش دادم تاثیرش دو چندان شد تمام وجودم سرشار از احساسات مختلف شد و این بهترین عیدی بود که میشد داد خندیدم گریه کردم و این ترکیب عجیب احساسات منو سرزنده کرد و از روتین پوچ عید دور قبل از اینکه کامنت بزارم دو بار گوشش کردم و مطمنم تا پایان تعطیلات بازهم گوشش میکنم.ممنون
نبض جامعه و رنگ و بوی خانواده ایرانی در قلم شما جناب میقانی جریان زیبا و گیرایی دارد.فراز و فرودها،حرفها،اتفاقات و احساسات شخصیتها برایمان بیگانه نیست.گویی ما بوده ایم و توان نگاشتن نداشته ایم.همینقدر نزدیک...ممنون بابت این عیدی متفاوت و خاص
اقای میقانی بی نظیرید. آثار صوتی شما با صدای خودتان، دلچسب تر است. لطفا همیشه خودتان گوینده ی آثارتان باشید. آخرین دکه تا تهران و تهران فصل پیاده روی های طولانی با صدای شما خیلی بهتر از لاله زار، پولونیا بودند.
جناب میقانی قلمتان مانا ... واقعا با داستان هاتون میشه زندگی کرد جذابیت متن با روایت خودتون دوچندان میشه ... لطفا همیشه خودتون خوانش داستان هاتون رو انجام بدید منتظر سریال صوتی جدیدتون هستیم
لذت بردم از شنیدنش، خودم جای راوی و دیدن احساسات و درگیریهای ذهنی و مشکلات پدر دیدم بخش دوم روایت ورود به سفرنامه که صدا تغییر کرد و شبیه سازی به رابینسون داشت رو هم خیلی دوست داشتم.
در کنار داستان خوب، تصاویر تاثیرگذار و تصویر خوب زندگی ایرانی برای من به شخصه تشابههای اسمی روایت غافلگیر کرد. من هم هادی هستم و اسم خواهرم مهتابه و عاشق تاج. دستمریزاد جناب میقانی
خیلی قشنگ بود. مهام میقانی در هنهی اثار به بهترین شکل ممکن زیبایی فرهنگ و تاریخ و جغرافیای ایران رو نشون داده. بینهایت از خوندن و شنیدن اثارش لذت بردم و آموختم. ممنونم برای همهی زحماتش.
قلم شیوا ،اجرای روان و لحن آرام آقای میقامی تآثیر این داستان کوتاه رو صد چندان کرده و آدم رو به فکر وا میداره ، وقتی به درون هر آدمی راه پیدا کنی تازه شگفتی آغاز میشه
عالی مثل الباقی کارهای ایشان و البته صدای فوق العاده ایشان که واقعا زیباست و منتظرم که کاری جدید از ایشان بشنوم. خدا را شکر بخاطر وجود بنده های همچون شما