این سریال با حمایت میلی اپلیکیشن خرید، فروش و پسانداز طلای آب شده منتشر شدهاست.
منوچهر ریاحی جوان تحصیلکرده و متمول ایرانی پس از عبور از مشقاتی که سر راه تاسیس رستوران لهستانیاش قرار داشت، موفق میشود آن را در خیابان لالهزار برپا کند. چیزی نمیگذرد که مشتریهای پر و پا قرص ایرانی و خارجی پولونیا را لبریز میکنند اما با ورود یک ستوان آمریکایی به نام افسر «تام پدینگتون» مخاطراتی سر راه کار رستوران قرار میگیرد. تام به زنی لهستانی به نام «زوفیا» که در رستوران پولونیا ملاقات کرده میشود اما در دل خود گمان برده است که زوفیا ارتباطی پنهانی با صاحب رستوران یعنی منوچهر دارد. این در حالی است که منوچهر رفته رفته به آشپز رستوران خود «نادیا پیلسودسکی» که چند سالی از او بزرگتر است دلبستگی پیدا کرده اما این عشق نصف و نیمه چیزی نیست که نادیای چهل ساله بتواند دل خود را با آن گرم نگه دارد، پس قرار نیست به علاقهی منوچهر پاسخ مثبت دهد اما در یک شب بارانی پاییزی که کمی پیش از موعد سرما را به خود راه داده است، تام برای دیدار مخفیانه با منوچهر نقشهای میکشد. منوچهر سر قرار میرود و در کمال تعجب دستیار و مباشر خود «داوود ترمهچی» را میبیند که در هیئت جاسوس و پیشکار ِتام مشغول به کار است. کشمکش منوچهر و ترمهچی صدای شلیک تپانچهای را در تاریکیِ شب طنینانداز میکند. اکنون به آخرین قسمت این سریال صوتی گوش میدهیم.
هنرپیشگان سریال به ترتیب ورود: سعید چنگیزیان، بهار کاتوزی، امیرحسین طاهری، رضا بهبودی، فریال سنگری، سیما بنیادی، سجاد حمیدیان، مهسا حجازی، مهتاب ثروتی، میلاد شجره، فرنوش نیکاندیش
کارگردان: میلاد شجره
نویسنده و طراح صدا: مهام میقانی
مدیر پروژه و تدوینگر: حسین سبحانی
صدابردار و دستیار تدوین: یاسمن شوقی
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 108.۵۹ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۱:۱۷:۱۳ |
نویسنده | مهام میقانی |
راوی | جمعی از گویندگان |
ناشر | فیدیبو |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۱۱/۲۴ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
سلام و عرض ادب و احترام اول لازم میدانم از عوامل دخیل در ایجاد این سریال صوتی اعم از گویندگان گرامی با بیان شیوا و روانشان و آقای مهام میقانی که زحمت کارگردانی و تهیه این سریال را به دوش کشیده اند تشکر و قدردانی داشته باشم به جرئت میتونم بیان کنم که یکی از پر بار ترین سریال های صوتی فیدیبو، سریال صوتی لاله زار پولونیا میباشد چرا که سلسله وقایع تاریخی رو به پرده نمایش میگذارد که شاید این روز ها وقتی از جنگ جهانی صحبت میشود این قسمت از تاریخ آن زمان(مهاجرت لهستانی ها به ایران) به فراموشی سپرده شده است یا اینکه رنگ کمتری به خود گرفته است. بنده به این سریال صوتی(البته که سریال صوتی ایده ای خلاقانه ای و جذاب فیدیبو به شمار می آید) از پنج ستاره، پنج ستاره میدهم، اما شاید عزیزان دیگری باشند که به این سریال نقد وارد کنند اما بنده اگر بخواهم نقدی وارد کنم تنها میتوانم بگوییم که چرا بیشتر ادامه نداشت. قدردانی از برنامه خوب فیدیبو.
جز حسرت برای تمام شدنش چیزی نمی مونه. شخصیت روزی (رُزی) هم خیلی عالی نوشته شده بود هم بینظیر بازی شده بود. صداها، موسیقی ها، بازی ها کارگردانی ، متن افکت ها همه در حدی بود که صد درجه از سریال های تلوزیونی بهتر بود. فقط یک نکته دارم. این آثار در قسمت های کم تولید می شن. حداقل این سریال باید دوازده قسمت باشه. حداقل. اگر یک سریال بیست قسمتی باشه می شه هر روز پخشش کرد که ما شب ها با این سریال های فیدیبو بخوابیم. و یک نکته ی پایانی. این سریال واقعا عالی بود. من حتی با خداحافظی شخصیت ها از ایران اشک ریختم اما اون رمان صوتی که آقای میقانی می خونه خودش یک چیز دیگه است. من پیشنهاد دارم یک ترکیبی از این دو باشه روایت آقای میقانی هفتاد درصد سریال رو در بر بگیره و سی درصد بازی بشه تا عوام هم اگر با روحیات این شکلی آشنا نیستند لذت ببرند. بازهم متشکرم
امروز آخرین قسمت لاله زار پولونیا رو گوش کردم، مثل قسمتهای آخر تهران فصل پیاده روی های طولانی و آخرین دکه تا تهران داخل مترو بودم، دو سریال قبلی ناراحت از تموم شدن یه داستان قشنگ بودم اما الان برای تموم شدن لاله زار یکم اشک ریختم، اشکی که نه برای تموم شدن یه داستانه که مترو تهران رو جای قابل تحمل تری میکنه برای من، بلکه برای بی پناهی و رنج تعداد زیادی از آدمها که خیلی از اونها یا نامی توی تاریخ نداشتند یا باید نامشون رو مثل زنان محبوس در کافه پولونیا از زیر خروارها زغال بیرون کشید، رنجی که محدود به مردم کشور خودم نمیشه. انگار در آخر سریال لاله زار پولونیا، مهام میقانی ما رو با رنج انسانها به وسعت دنیا و در پهنه تاریخ همدل میکنه و ظرفیت همدلی ما رو وسیع تر، کاری که شاید ساعت ها کار روانشناسی براش نیازه. ممنون از شما و تیم قویتون❤️
سلام من کلی صبر کردم تا چهار قسمت بیاد و بتونم همشو باهم گوش کنم و پشت سرهم گوش کردنش یه تجربه فوق العاده بود من از کارگردان لاله زار پولونیا اقای میلاد شجره قبلا تئاتر دیده بودم و لذت برده بودم و میتونم بگم این کار هم چه در زمینه بازیگری چه کارگردانی خیلی خوب و اصولی بود همه چیز درست و به جا کنار هم قرار گرفته بود و دست مریزاد به همه عوامل لاله زار پولونیا همه چی عالی بود کل تجربه این سریال برای من مثل دیدن یه فیلم کلاسیک قدیمی دلنشین، گرم و لذت بخش بود. کاش بازم همچین گروه کار درستی کنار هم جمع بشن و شاهد اثرای بیشتری باشیم
لاله زار پولیونیا، یکی از بهترین آثاری بود که تا به حال شنیدم، متنی که از پس پژوهشی اینچنین پدید میا، باید هم انقدر گیرا و تکان دهنده از آب در بیاد. تقریبن در تمام قسمت چهارم داشتم به این فکر می کردم چرا باید انقدر زود تمام بشه این اثر؟ ده دقیقه پایانی قسمت چهار بی نظیر بود و کاش می شد ادامه داشته باشه… شخصیت های این داستان تا ابد در ذهنم باقی می مونند و هرگز قسمت پایانی و آخرین قسمت متن رو فراموش نمی کنم….. خسته نباشید می گم به تمام کسانی که سبب شدند این اثر زیبا رو بشنویم….
واقعا از قسمت آخر شگفت زده هستم، تنیدن پایان این داستان با موضوع زنان در گذشته و در عین حال امروز، به شدت زیبا رخ داد وقتی به خودم امدم دیدم با تمام شدنش اشک ریخته ام. بازی گوینده ها در هر چهار قسمت فوق العاده بود شخصیت ها جان گرفته بودند انگار همزمان با گوش کردن به این سریال میتوانستم منوچهر،تام ، رزی ،زوفیا و … را به خوبی تصور کنم و با هر کدام به نحوی همراه شوم..امیدوارم در ادامه هم سریال هایی که اینطور زیبا با تاریخ و زندگیمان گره خورده اند بازهم تولید شوند..
«از ما نترسین ارباب... من زنیم...» چه نظری میتونم داشته باشم؟ به قطع یکی از بهترین آثاری که هم ارجاعات درست تاریخی داشت، هم شخصیت ها ی مستند و حقیقی هم روایت فوقالعاده و هم اجرای سینمایی... حقیقتا نمیدونستم بر خلاف جثه کوچیکش( کوتاهی روایت) قراره اینقدر عظیم و جسور باشه. از صمیم قلبم از تمام کسانی ک ه در خلق این اثر سهمی داشتن تشکر میکنم. مهام میقانی، حسین سبحانی، بهار کاتوزی,سعید چنگیزیان و سرایل عوامل و هنرمندان خسته نباشین.
اول از هر چیز باید از آقای میقانی سپاسگزاری کنم که این بخش کوتاه از تاریخ کشورمان را با این شکل توصیف نمودند ، و اینکه در این حوزه هم مثل ژانر جنائی مهارت داشته اند. از گویندگان هم بابت انتقال حس و حال و وضعیت داستان سپاسگزارم. در مجموع از شنیدن و تجسم داستان لذت بردم ، گرچه تاریخ کشور عزیزمان در بیشتر موارد تلخ و گزنده بوده و هست . سپاس از فیدیبو
درود با افتخار میتوان گفت این اثر ایرانی از بهترین اثاری بود که شنیده بودم.داستان گیرا همراه با ردی از تاریخ که شنونده را به زیبایی تمام با خود همراه و اگاه میکند.سپاس که از قحطی ان روزهای غرب کشور هم یاد کردید.مقدمه را بسیار دوست داشتم و همینطور پایان ماجرا و معرفی شخصیتها از زبان گوینده ها.به کارگردان این اثر هم بسیار تبریک میگویم.همواره در پناه خداوند بدرخشید و مانا باشید.
از وقتی به فاصله سیاره ها با ما فکر میکنم دیگه حسرت اتفاقات گذشته رو نمیخورم. همیشه یه جایی هست که من توش بی گناه و خوشبخت باشم. فقط باید چشمامو ببندم و تصمیم بگیرم از کدوم سیاره به خودم نگاه کنم. این دیالوگ خیییلی جالب بود.