قبلاً خانههای مردم را تمیز میکردم و حالا، باورم نمیشود که این خانه واقعاً متعلق به من است. آشپزخانهای جذاب، بنبستی آرام و حیاطی بزرگ که بچههایم میتوانند در آن بازی کنند. من و شوهرم سالها پسانداز کردیم تا بتوانیم به بچههایمان زندگیای را بدهیم که سزاوارش هستند.
با اینکه به همسایۀ جدیدمان، خانم لوئل، اعتمادی ندارم، دعوت شامش فرصت مناسبی برای دوست پیدا کردنمان است. خدمتکارش که در را باز میکند پیشبند سفیدی بسته و موهایش محکم پشتسرش جمع شدهاند. دقیقاً میدانم جای او بودن چه احساسی دارد؛ اما نگاه سردش لرزی به جانم مینشاند…
خدمتکار لوئلها تنها چیز عجیب خیابانمان نیست. مطمئنم سایۀ قامتی را میبینم که تماشایمان میکند. شوهرم دیروقت شب از خانه خارج میشود و وقتی زنی را میبینم که آنسوی خیابان زندگی میکند، حرفهایش تا مغز استخوانم را به لرزه درمیآورد: «مراقب همسایههات باش.»
آیا با نقلمکان خانوادهام به اینجا اشتباه وحشتناکی مرتکب شدم؟
فکر میکردم پنهانیترین رازهایم را پشت سر گذاشتهام؛ اما آیا این خیابان آرام حومۀ شهر خطرناکترین مکان ممکن است؟
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۸۳ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 343 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
نویسنده | فریدا مکفادن |
مترجم | مریم علیزادهمیلانلو |
ناشر | انتشارات کتاب کولهپشتی |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | the housemaid is watching 2,022 |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۱۰/۱۰ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
قیمت چاپی | 299,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
حقیقتا این کتاب فریدا ناامیدم کرد. من خوندن کتاباشو دوست داشتم اما این داستان غیر منطقی بود. اسپویل ❌ . . . . خب اول اینکه اره خیلی ساده م یشه یه نفر رو مجبور به اعتراف به قتل کرد 😑 واقعا غیر منطقی بود. از طرفی یعنی هیچ کالبد شکافی ای انجام نشد که متوجه بشن دوتا ضربه با دوتا سلاح مختلف بوده؟ و ضربه منجر به مرگ با نامه باز کن بوده از طرفی اگه سوزت به کشتن جاناتان اعتراف کرد هیچکس شک نکرد چرا یه سلاح با خون جاناتان توی خونه انزوعه؟ چرا همه چیز انقدر غیرمنطقی جمع و جور شد. با احترام به همه کسایی که این کتاب رو دوست داشتن، از نظر من این یه داستان بی سر و تهه و نسبت به کتاب های دیگه فریدا به شدت ضعیفه.
تقریبا تا اواسط داستان، اتفاقی نیوفتاده و فقط شک و شبهه خیانت مطرحه. اما کم کم اتفاق ها میوفتن و وقتی پرده از راز اصلی کنار میره واقعا غم انگیزه. به نظرم از دو جلد دیگه ی این مجموعه خیلییی بهتر بود. مخصوصا از راز خدمتکار. و اینم بگم که اگر اون دو جلد نخوندید اصلااااا و ابدا مهم نیست. چون فقط شخصیت میلی تکرار شده و هرآنچه درموردش مهم باشه رو تکرار کرده. پیشنهادم اینه که اگر خدمتکار رو خوندید، دیگه سراغ راز خدمتکار نرید. یا حتی کلا سراغ اونا نرید و مستقیم بیاید سراغ این کتاب 😁 من نمره 4.5 از 5 بهش میدم
یکی دیگه از داستانهای جنایی فریدا مکفادن که من نتونستم زمینش بذارم. توصیه میکنم قبل مطالعهی این کتاب، حتما دو جلد قبلیشو بخونید... ادامهی داستان میلی، خدمتکاری که به زنهایی که تحت خشونت خونگی قرار دارن کمک میکرد. میلی حالا با انزو ازدواج کرده و خودش ۲. تا بچه داره و این بار خانوادهاش درگیر یه قتل میشن. اگه داستانهای رمزآلود و جنایی دوست دارید حتما بخونیدش
من جلداول و دوم رو دوست داشتم. ولی این کتابو اگه نمیخوندم چیزی از دست نمیدادم. ضعیف بود. یه خانواده یه خونه خیلی باکلاس و گرون رو به طرز عجیبی با زیر قیمت میخرن. کلیشه ای .
جلد سوم از مجموعه خدمتکار نکات روانشناختی و تربیتی مثبتی داشت به عنوان یک کتاب معمایی و پلیسی من دوست داشتم اون هیجان و غافل گیری همیشگی رو هم تا حدودی در من ایجاد کرد و لذت بردم
برعکس کتابهای خدمتکار و راز خدمتکار که خیلی مزخرف بودن ، این کتاب که جلد سوم محسوب میشه قشنگ و هیجان انگیز بود و قابل حدس هم نبود
کلا کتابهای این نویسنده برای سرگرمیه. ولی در کل خوب بود و دلیل این همه کامنت منفی رو نفهمیدم.
خانواده خانه بزرگی در لانگ آیلند خریده اند ولی همسایه های عجیب و ناخوشایندی دارند.
به نظرمکتاب جالبیه بیشتر کتابای نویسنده رو خوندم و این رمان هم نسبتا اثر خوبیه
حد متوسطی داشت ولی از بقیه خدمتکارها بهتر بود.