
«چرا تو سنگی؟» از بهار و صلح میگوید. در شعرهایاش از جور دیگر دیدن! از جنگ، سکوت و زندگی. از بایدها و نبایدها. گاهی خواب را تعبیر میکند و گاهی به خواب میبرد. با شعرهایاش تمام فصلها بهارند و عشق بهاری است که از سمت سرنوشت میآید! هرچند که جنگ میتواند حال ما را خراب کند و حتی حال خدا را و تبر، درخت میشکند و یک دشت اندوه سروکلهاش پیدا میشود اما یک خنده گل هم برای زندگی کافیاست. پس اخم را وا کن!
| فرمت محتوا | pdf |
| حجم | 59.۱۷ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 40 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | بیوک ملکی |
| ناشر |