"کتاب هیچیک حقیقت ندارد " یک رمان معمایی و روانشناسانه است که در آن، مرز میان واقعیت و خیال، حقیقت و دروغ به شدت مبهم میشود. در این داستان، شخصیتها و رخدادها به تدریج پیچیدهتر و گمراهکنندهتر میشوند، و در طول کتاب با معماهایی مواجه میشویم که به سختی میشود آنها را حل کرد.
خلاصه داستان:
داستان کتاب حول محور سه شخصیت اصلی میچرخد:
الیزابت: یک زن میانهسال که در شرف شروع یک فصل جدید در زندگیاش است. او اخیراً از همسرش جدا شده و احساس میکند زندگیاش در حال تغییر است.
سیلوی: یک زن جوان و شاداب که به نظر میرسد تمام زندگیاش به خوبی پیش میرود. او به نوعی جذابیت خاصی دارد و آدمهای زیادی به او علاقهمند هستند
رایان: همسر سابق الیزابت که در گذشته به او آسیب زیادی زده است و حالا به نوعی در زندگی او بازمیگردد.
روایت کتاب از زبان الیزابت و سیلوی پیش میرود و در ابتدا، به نظر میرسد که این دو شخصیت هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. اما به تدریج، ارتباطات پنهانی میان آنها آشکار میشود که هویت، انگیزهها و گذشتههای پنهانیشان را برملا میکند.
سیلوی به الیزابت نزدیک میشود، و این ارتباط به جایی میرسد که الیزابت دچار شک و تردید میشود که آیا آنچه که در زندگیاش میگذرد حقیقت دارد یا نه. به مرور، مشخص میشود که سیلوی ممکن است بیش از آنچه که نشان میدهد، درگیر مشکلات روانی و خطرناک باشد. در عین حال، رازهایی درباره گذشته سیلوی و ارتباطش با رایان و دیگر افراد زندگی الیزابت به تدریج فاش میشود.
با پیشرفت داستان، مشخص میشود که سیلوی ممکن است نسبت به الیزابت اهداف پنهانی داشته باشد و این دو شخصیت در دنیای روانشناختی و پیچیدهای وارد میشوند که به تدریج واقعیات و دروغها به هم تنیده میشوند. در طول رمان، مخاطب در مییابد که هیچکدام از شخصیتها آنطور که به نظر میرسند نیستند و بسیاری از وقایع و انگیزهها پیچیدهتر از آن چیزی است که در ابتدا به نظر میرسید.
در نهایت، هیچیک حقیقت ندارد کتابی است که مخاطب را وادار میکند تا به دقت به جزئیات توجه کند و در پایان داستان، به تدریج با پیچیدگیهای روانی شخصیتها روبهرو شود. این کتاب یک رمان روانشناسی معمایی است که با استقبال عمومی مواجه شدهاست و در لیست پرفروشترینها قرار دارد.
" الیزابت نگاهش را به ساعت روی دیوار دوخت. دوازده و پنج دقیقه بود. او هیچ وقت اینقدر دیر به خانه نمیآمد. هیچ وقت. هیچچیز در زندگیاش بینظمی نداشت، مگر همین لحظه. باید خانه را ترک میکرد. نمیتوانست اینجا بماند. نمیتوانست کنار سیلوی بنشیند و این همه سوال و حرفهای عجیب را بشنود. ولی وقتی برگشت، همانطور که از در وارد شد، نگاه کرد و دید که در به یکباره بسته است. همه چیز بسته بود. زندگیاش به یک باره متوقف شده بود."
این متن نمایانگر دنیای ذهنی الیزابت و احساس سردرگمی و تردید اوست. در حالی که داستان به تدریج به پیچیدگیهای روابط انسانی و معماهای روانشناختی شخصیتها میپردازد، این لحظات مبهم و تاثیرگذار در پیشبرد داستان نقش مهمی دارند. در این بخش، ترس و عدم قطعیت الیزابت که با ورود به دنیای جدید و غیرمنتظرهای مواجه شده، به خوبی احساس میشود.
یکی از ویژگیهای برجسته لیزا جویل در این کتاب همین نوع بازی با زمان و مکان است که مخاطب را وارد دنیای درونی شخصیتها کرده و به تدریج معماها و پرسشهای پیچیدهای در ذهن او ایجاد میکند. جویل موفق شده است با این سبک نوشتاری، تعلیق و تنش را در هر لحظه از داستان حفظ کند.
لیزا جویل (Lisa Jewell) نویسنده بریتانیایی است که بیشتر به خاطر نوشتن رمانهای معمایی، روانشناسی و خانوادگی شناخته میشود. آثار او معمولاً درباره روابط پیچیده بین افراد و معماهای روانشناختی هستند و با ایجاد تنشهای روانی و درونگرایانه در شخصیتها، مخاطب را درگیر میکند.
هیچ یک حقیقت ندارد نوشته لیزا جوئل ترجمه لیلا نظری به همت انتشارت گویا به چاپ رسیدهاست و با صدای خانم فاطمه صداقتی در نشر صوتی موج کتاب گویا شدهاست.