این داستان از زبان آیلار دختری قالی باف در یک روستای ترکمن نشین و نقش هایی که بر روی قالی می آورد. این داستان شیرین کودکانه علاوه بر آشنایی کودکان با فضای روستایی ترکمنصحرا، به نکوهش عمل دروغگویی نیز میپردازد.
در بخشی از متن این کتاب میخوانیم:
«بیبی که رفت، آیلار حس کرد چیزی روی شانهی چپش سنگینی میکند. یاد حرف مادرش افتاد که میگفت: «روی شانهی هر آدمی، دو فرشته نشسته است. فرشتهی سمت راست کارهای خوب را مینویسد و فرشتهی سمت چپ، کارهای بد را.»
آیلار حس کرد با دروغی که گفته، فرشتهی شانهی چپش، دست به قلم شده. او حتی جیکجیک جوجه پرستوها را هم جور دیگری شنید.
بلند شد و رفت داخل حیاط. پوست خربزهای انداخت جلوی غازها و اردکها. چند مشت ارزن هم برای مرغها و خروسها ریخت. تعجب کرد. رفتارشان مثل همیشه نبود؛ چون هیچکدامشان به طرفش نیامدند غازها با گردنهای باریکشان به طرفش نیامدند. غازها با گردن باریکشان، به طرفش پر نکشیدند. انگار آنها هم فهمیده بودند که آیلار دروغ گفته و قالیچه را به تنهایی نبافته است.»
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 144.۳۹ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 24 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
نویسنده | یوسف قوجق |
ناشر | انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۹/۲۷ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |