این داستان از مجموعه داستانهای کوتاهِ «مگسدوش» اثرِ «رفیق شامی» نویسندهی سوریاصلِ آلمانی برگزیده شده است.
رفیق شامی در سالِ ۱۹۴۶ در دمشق، پایتختِ سوریه در خانوادهای مسیحی چشم به جهان گشود و در محیطی آلوده به فقر و خرافات ولی سرشار از روابطِ اجتماعیِ غنی رشد یافت. سکهی شخصیتِ او از یکرو با محدودیتهای ناشی از فقر، اجبار به کار در کودکی و نوجوانی، اوضاعِ آشفتهی سیاسی و کودتاهای پیدرپی ضرب خورد و از روی دیگر با فرهنگِ کوچه و بازار و پُر بارِ شرقی، با قصهها و ضربالمثلها و حکمتِ عامیانه و ظرفیتهای بالقوهی پرورشِ تخیل شکل گرفت. بهعبارتی زندگیِ او همه چیز بود به جز «حوضِ آرامی که در آن سنگریزهای نمیافتد.»داستانهای این مجموعه ما را به سالهای پنجاهِ دمشق میبرد. کودکیِ نویسنده در این سالها و در این محیط سپری شده است. پدرِ او نانوایی تهیدست بود و آدمهای دور و برِ او هم از آنها غنیتر نبودند، ولی در اوجِ فقر همه سعی دارند از هر چیزِ کوچک، دستآویزی برای سرگرمی و تفریح بسازند.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 232.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 8 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۶:۰۰ |
نویسنده | رفیق شامی |
مترجم | حم ید زرگرباشی |
ناشر | انتشارات خانه رود |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | mein vater und sein radio |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۹/۲۱ |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |