محمد اصغریخواه حتی یک سنگ قبر هم نداشت که همسرش در کنار آن بنشیند و یک دل سیر درد دل کند، محمد جا مانده بود. استخوانهایش را دو سال بعد آوردند. جای او خالی شد، برای نساء که همسرش بود و برای بچهها، سجاد و سوده. گذر سالها هم نتوانست جای خالی او را پر کند: «چند وقت پیش دخترم عقد کرد. قبل از عروسیش تلویزیون برنامهای از پدرش نشان میداد. بعد از هجده سال یک دفعه سوده زد زیر گریه که من امشب بابام رو میخوام.
اصغریخواه به روایت همسر شهید، قصه همین حکایتهاست، قصه مردی که ساده بود و زنی که بعد از شوهرش، دیگر هرگز شاد نشد.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 125.۰۷ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۱:۴۷:۵۹ |
نویسنده | فاطمه غفاری |
راوی | مریم همتی |
ناشر | روایت فتح |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۹/۱۲ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |