ننه بسدی نگاهم نکرد. هرسال خرداد ننه بسدی زنگ می زد و می گفت:سایان نمیدانی چه خبر است. تمام شاخه ها پر شده اند از آلبالو و گیلاس. برایشان قصه می گویم تازرد و سرخ شوند سایانم بیاید و نوش جان کند. یا یک هفته زود آمده ایم یا ننه بسدی نتوانسته برای آلبالو گیلاس ها قصه بگوید تا رسیده و آبدار شوند.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 952.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 84 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۲:۴۸:۰۰ |
نویسنده | حسین قربان زاده خیاوی |
ناشر | انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۹/۰۸ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |