کیشلوفسکی هیچگاه از ساختهاش خرسند نبود. فیلمها "احمقانه" بودند؛ حرفهی انتخابیاش "شرمآور و بیاهمیت" بود. او فلینی، ولز، تارکوفسکی و برگمان را دوست میداشت، اما همیشه ادعا میکرد که این آثار شکسپیر، داستایفسکی، کامو و کافکا بوده که عقاید او را شکل داده. وقتی بازنشسته شد گفت که وقت فراوانی خواهد داشت تا کتاب بخواند- هیچوقت دیگر به سینما نخواهد رفت! اما شاید سرخوردگی او از این واقعیت ناشی میشد که خود را به کار ناممکن بهفیلم در آوردن جهان درون گماشته بود، جهان احساسها، جهان تناقضات تقدیر؛ میکوشید تا به ناملموس دست یابد. و می دانست چه دشوار است این.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 17.۱۳ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 176 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۵:۵۲:۰۰ |
نویسنده | مونیکا مارر |
مترجم |