
این کتاب از مجموعه کتابهای «قصههای خاله ستاره» است. در پاییز ابرها با باد همراه میشوند و به هر جایی سر میزنند تا اینکه به سرزمینی میرسند که بر اثر خشکسالی از بین رفته است و دیگر کسی آنجا زندگی نمیکند. ابرها میخواهند با باد به جاهای دیگر بروند؛ ولی ابر بزرگ میماند و گریه میکند. ابر میداند که هر چه بیشتر گریه کند کوچکتر میشود و در نهایت از بین میرود؛ ولی دلش میخواهد برای مردم روستا کاری انجام دهد. ابر آنقدر میبارد که زمین پر از آب میشود و درختان خشکیده جان میگیرند؛ اما دیگر از ابر خبری نیست. در فصل بهار شاخهها پر از شکوفه میشود و گلهای زیبا میرویند و مردم دوباره به روستا باز میگردند. مردم میدانند که ابری بارانی بوده است که روستا را دوباره زنده کرده است.
| فرمت محتوا | pdf |
| حجم | 1.۱۸ کیلوبایت |
| تعداد صفحات | 12 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | مریم زرنشان |
| ناشر | شکوفه |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۸/۳۰ |
| قیمت ارزی | 2 دلار |
| قیمت چاپی | 40,000 تومان |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |