کسی در تعقیب او بود. مطالبی دربارهی موجودات تندپا خوانده بود اما آنها به جهان آشوب زدهی متفاوتی تعلق داشتند. نمیدانست تعقیبکننده کیست و چه کسی در پیآزار اوست. مضطرب و نگران بود ولی با تمام قدرت میکوشید که دچار دلهره نشود، ولی اخیراً در خواب دچار کابوسهای غیرقابل تحملی میشد و هر روز صبح وقتی از خواب برمیخاست مثل این بود که حکم اعدام خود را دریافت کرده است. اشلی پاترسن به خود میگفت :
ـ شاید تمام اینها تصورات خودم باشد. کار من خیلی زیاد است. به مرخصی و استراحت نیازمند هستم. در دههی دوم سن خود بود. با لباسی مرتب و ظاهر اشرافی، لاغراندام، باهوش و با چشمهای قهوهای. موهای تیره رنگش به روی شانههایش میرسید. اشلی کلمات زیر را زیر لب بیان کرد :
ـ از ظاهر خودم بدم میآید. زیادی لاغر هستم، باید غذای بیشتری بخورم.
به سوی آشپزخانه رفت و مشغول تهیهی صبحانه شد. با خود در کلنجار بود که پیشامدهای ترسآور را که در حال رخ دادن بودند فراموش کرده و حواسش را به آماده کردن یک اُملت نرم و پف کرده متمرکز سازد. قهوهجوش را روشن کرد و یک تکه نان را در توستر گذاشت. ده دقیقه بعد همه چیز آماده شده بود. اشلی ظرفها را روی میز گذاشت و پشت آن نشست با یک چنگال لحظهای مشغول غذا شد سپس با ناامیدی سرش را تکان داد. ترس اشتهایش را کور کرده بود.
-از متن کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۱۵ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 469 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۵:۳۸:۰۰ |
نویسنده | سیدنی شلدون |
مترجم | محمد شرفی |
ناشر | انتشارات لیوسا |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Tell me your dreams |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۷/۱۵ |
قیمت ارزی | 6 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |