کاملا شفاف قصه کوتاهی است از فاطمه مصدق. قصههای این مجموعه با موضوع "سوتی" نوشته شدند. هر هفته موضوعی در اختیار کاربران قرار داده میشود تا تجربیاتشان درباره آن را بنویسند. تجربیاتی که آدمها با زبانی ساده در شمایل قصهی کوتاه میتوانند باهم به اشتراک بگذارند. خوانندگان به اندازه مکثی کوتاه محض فراغت قصهای کوتاه میخوانند و گذر میکنند. چرا که به قول رولان بارت: داستان، جملهای است طولانی و هر جمله داستانی است کوتاه.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 122.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 1 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۲:۰۰ |
ناشر | فیدیبو |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۷/۱۶ |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
عنوان داستان که میاد همه فکر میکنن باید با داستانهای چخوف مواجه بشن. بابا سختش نکنید. یه خاطره از یه روزِ کاری بود که راوی طی داستانی برامون شرح داد. کلا تو این بخش دنبال سرگرمی باشید نه کتاب و داستانهای فاخر. به نظرم این بخش هم نیاز بود و مرسی از فیدیبو که اضافش کرد
باورم نمیشه چنین متنی به عنوان داستانک یا حتی متن طنز در فیدیبو منتشر میشه. برای جماعتی که به ۱۵ ثانیه های استوری های اینستاگرام عادت کردهاند شاید این یک داستان طنز به نظر برسه. اما برای جمعیت کتابخوان مخاطب فیدیبو، این چیه واقعا ؟؟!!
ایده داستان نویسی خیلی جالبه، اما کاش داستان هایی انتخاب بشن که شبیه خاطرات کوتاه و سطحی و در حد یک استوری اینستاگرامی نباشند. بهرحال باید تفاوتی در نوشتار منتشر شده در اپی مثل فیدیبو باشه
هم آغاز دارد و هم پایان. حتی اوجی هم دارد که واقعه رخ میدهد اما اثر بیشتر لطیفه بود تا داستان.
عالی بود 😂 ایشون استاد دانشگاه تو ایران بودن ؟؟؟ عجیبع که تا آخر درس دادن و دانشگاه رو ترک نکردن بعد اون اتفاق 😂
یک خانم راوی داستان است،بعد تو دانشگاه کت و شلوار به این کوتاهی پوشیده؟؟؟؟؟!!!!!!
خییییییییلی این یکی خوب بود دم نویسنده حسابی گرم
کاش بجز اینستا جای دیگه ای هم بود برای ارسال داستان ها
این انفاق حداقل برای نیمی از مردان، مشترک است😂
چه صحنه دردناکی ولی خوب جمعش کرد 😄😄😄