فردای اون شب وقتی از خواب بیدار شدم کورنو رو گذاشتم توی کشوی جورابام تا جلوی چشمام نباشه.
تصمیم گرفتم موضوع مقاله رو هم موقتاً فراموش کنم. وقتی یادم افتاد جمعه است از ته قلبم خوشحال شدم و خدا را شکر کردم. جمعه هم روز خیلی خوبی بود و هم درس مهارتهای زندگی داشتیم
ما توی کلاس مهارتهای زندگی خیاطی و آشپزی یاد میگیریم....
تمام کلاس هشتمیها باید این درس را بگذرونن.. وقتایی که معلما و دخترا دور و ورمون نیستن، من و دوستام به این درس میگیم مهارتهای دختر بچههای لوس!
البته خیلی سر این کلاس خوش میگذرونیم و سرگرم میشیم.
تو کلاس بیسکویتهای شکلاتی داغ که تازه از فر در آمدن و میخوریم.. تازه کلی گرکن رو میبینیم.. کلی یکی از دانش آموزان خوشگل و باهوش مدرسه است که تمام بچهها دلشون میخواد با اون همگروه بشن... چند هفته است که دارم تلاش میکنم به سینما دعوتش کنم آخه شنیدم بچههای باهوش مدرسه همیشه این کارو میکنن
به این فکر کردم که اول ازش در مورد سافت بال بپرسم چون اون کاپیتان تیم سافت بال مدرسه هم بود.
یه نقشه دیگه هم داشتم... چون وقتی کلاس هشتم تموم میشه مدرسه برامون جشن پایان سال میگیره و اون موقع باید با مدرسه راهنمایی خداحافظی کنیم و وارد دبیرستان بشیم... توی اون جشن هممون باید یه نفر رو با خودمون همراه کنیم و منم دوست دارم که کلی اون روز همراه من باشه
وقتی وارد کلاس مهارتهای زندگی شدم سمت کمدم رفتم تا بالشم رو بردارم... بالش پروژه دوخت و دوز بود که نمره اضافی داشت و من تقریباً یه ماه بود که داشتم روش کار میکردم
-از متن کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۳۵ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 154 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۵:۰۸:۰۰ |
نویسنده | رز کنت |
مترجم | لیدا علیزاده |
ناشر | آقایی |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۴/۰۳/۱۲ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
قیمت چاپی | 129,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |