سرم داشت می ترکید. آسمان نور نداشت، ابرهای سیاه به هم چسبیده بودند، صدای گریه های مامان توی سرم بلند و بلندتر می شد. اصلان می خندید. سرشانه های پالتوی بلندش پاره شد و از هر شانه اش یک مار سیاه رنگ بیرون آمد. می خندید و با مارهای روی شانه هایش حرف می زد. به آقا جانم نزدیک شد یکی از جعبه های پر از ماهی را برداشت و محکم کوبید توی سر آقا جانم. داد زدم. هر چقدر داد می زدم کسی صدایم را نمی شنید. چشم هایم را بستم و داد زدم. شبح سیاه آمده بود، عقب عقب رفتم، دستش را دراز کرد تا گردنم را بگیرد. عزیز لباس های ملوانی را بغل کرده بود و بالای قبر کهنه ای گریه می کرد. داد زدم تا عزیز به دادم برسد؛ اما صدایم را نمی شنید. ماهی های مرده روی هم تلمبار شده بودند و بوی سیمساکی داشت خفه ام می کرد. دستی محکم، شانه ام را تکان داد......
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 1.۵۰ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 202 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۴۴:۰۰ |
نویسنده | سمیه سلیمانی شیجانی |
ناشر | چاپ و نشر بین الملل |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۵/۱۶ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 130,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |