لیزه لوته قند توی دلش آب میشد! آخ جان!
آخه روز تولدش بود!
توی مزرعه، همیشه جشن تولدهای قشنگ برگزار میشد. کیک سیب میپختند، کاغذکشیهای رنگوارنگ آویزان میکردند و تازه با تلمبهی دوچرخه بادکنکها را باد میکردند. لیزه لوته هم هی فکرش پیش جشن تولدش بود. چرا توی مزرعه خبری نبود؟ نکند یادشان رفته که امروز تولدش است؟
تولدت مبارک لیزه لوتهى بانمک
تولدت مبارک کیک و گل و بادکنک.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 23.۵۰ کیلوبایت |
مدت زمان | ۱۰:۰۲ |
نویسنده | الکساندر اشتفنس مایر |
مترجم | مهدی شهشهانی فر |
راوی | نازنین مهیمنی |
ناشر | انتشارات مهرسا |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۵/۰۲ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |