یاگو: بیا جلو! میگویند کمجرئتترین و پستترین آدم هم که عاشق بشود شجاعت و غیرت مخصوصی پیدا میکند. اگر جوانمرد هستی، خوب گوش کن. کشیک قلعه امشب با کاسیو خواهد بود... راستی اول به تو بگویم که دزدمونا عاشق و دلباختهی کاسیو شده.
ردریگو: عاشق کاسیو! همچو چیزی ممکن نیست!
یاگو: دهنت را ببند و به من دل بده. بگذار به تو بفهمانم. درست است که اول دزدمونا با عشق و حرارت زیاد خود را در آغوش اتللو انداخت، اما میدانی برای چه؟ برای این دروغهای عجیب و غریب که از سرگذشت ساختگی زندگیاش میگفت. اما آیا همیشه، برای این یاوهگوییها دزدمونا در عشقش پایدار خواهد بود؟ هرگز! خیلی عاقل هستی اگر همچو چیزی را باور کنی! برای چشمهای دزدمونا هر روز جلوهی نوبهنویی لازم است تا عشق را در او تازه کند. از تو میپرسم از دیدن روی این سیاه چه لذتی میبرد؟ ها! پس همین که آتش درونش از او سرد شد، برای اینکه باز شور نویی پیدا کند و سیریاش به اشتهای تازه بدل گردد، ناچار جمال و جوانی لازم است که ابداً در این سیاه پیدا نمیشود. آن وقت طبع و خوی جوانی او را به انتخاب دیگری مجبور خواهد کرد. تا اینجا که مسلم شد؟ خوب، حالا غیر از کاسیو کسی را در اینجا سراغ داری که بتواند جای اتللو را بگیرد؟ به همین جهت دزدمونا به او چشم انداخته.
ردریگو: من نمیتوانم این چیزها را دربارهی دزدمونا باور کنم، او را خیلی پاکدامن ساده و خوشقلب میشناسم.
یاگو: پاکدامن! چرند نگو! ساده! هاهاه! تو ساده هستی که اینطور خیال میکنی. اگر راستی پاکدامن بود دلباختهی این سیاه نمیشد. پاکدامن! هاهاه! چه صفت قشنگی! پس ندیدی وقتی کاسیو دست دزدمونا را میبوسید او هم چطور به کاسیو نگاه میکرد! چطور دستش را می فشرد! ندیدی؟
ردریگو: چرا دیدم. اما خیال میکنم فقط رسم ادب را به جا میآورد.
-از متن کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 590.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 94 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۰۸:۰۰ |
نویسنده | ویلیام شکسپیر |
مترجم | عبدالحسین نوشین |
ناشر | انتشارات کتابسرای نیک |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Othello |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۳/۰۷ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |