واگن قطار مثل هر روز، کارش را زود شروع کرده بود. آدمهایی که به سر کار میرفتند، بچّههایی که به مدرسه میرفتند و... همه میخواستند به قطار برسند.
یک قطار میرفت، یکی دیگر میآمد. ایستگاه در طول روز از مسافرهای جدید پر میشد و آنها را جابهجا میکرد. واگن پیر به خودش گفت: باز هم میروند.
پشت سر هم ردیف شدهاند و میروند.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 59.۵۶ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 32 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۱:۰۴:۰۰ |
نویسنده | گوکنیل اوزکوک |
مترجم | شبنم اسماعیلزادهشبستری |
ناشر | انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۲/۲۰ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |