0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب صوتی  شاهدان عروس نشر رادیو گوشه

کتاب صوتی شاهدان عروس نشر رادیو گوشه

کتاب صوتی
راویان:
اشکان عقیلی پور
،
حمید محمدی
و ...
درباره شاهدان عروس

بخشی از کتاب

«من عاشق شده‌ام و این عشق زمین‌گیرم کرده.» با چنین واژه‌هایی بود که مارک برای نخستین‌بار از او حرف زد، در خانه‌ی جنگلی‌اش در شِورُز، سرِ شام ۲۱ دسامبر که یک جشنِ دوستانه‌ی پیش از نوئل بود، پیش از جشن‌های خانوادگی و دل‌داده‌ها و تنهایی‌هایی که شب‌های جشن‌های رسمی همیشه ما را از هم دور می‌کردند.

دید کسی حرفش را باور نمی‌کند. عاشقی، آن هم چه کسی؟ دون ژوانِ افسارگسیخته‌ای که آلبوم کارهایش یک تابلوِ شکار بود؟ او که یکی از گران‌قیمت‌ترین عکاس‌های دنیا بود و به خاطر وجدان کاری، میل به ماندگاری و توجه به فتوحات بعدی‌، هرگز بیش از یک هفته با مدل‌های خود معاشرت نمی‌کرد؟ سرِ هشت روز آن‌ها را دست من می‌سپرد تا دک‌شان کنم. وظیفه‌ی من این بود که، با دلیل و مدرک، از او یک آدم فاسدِ لاابالی بسازم که فقط به این فکر می‌کند تا با نابود کردن زن‌های دیگر مادرش را بکشد. همه‌ی آدم‌های مهم دنیا کسانی را دارند که مجیزشان را بگویند اما برعکس، نقش من در تمام طول سال این بود که مارک را از چشم دخترها بیندازم تا او با خیال راحت به شکم‌چرانی‌اش برسد.

همچنان که اجازه می‌داد برای تفریح از مجموعه‌ی اتومبیل‌هایش استفاده کنم، که البته نگه‌داری از آن‌ها بر عهده‌ی من بود، اجازه داشتم، اگر دختری نظرم را جلب کرد و خودش هم رضایت داشت، حق دلالی‌ام را غیرنقدی دریافت کنم. اما خیلی کم پیش می‌آمد. جذابیتم قدِ یک مُرده‌شور است، اسم مسخره‌ای دارم و قیافه‌ای ترسناک، و در کل ازچشم‌افتاده‌های او چنان به گیرایی‌اش وابسته بودند که نمی‌توانستند انتقام خود را با رفتن به آغوش جانشین او بگیرند. از من دلخور می‌شدند اما او را درک می‌کردند، بس که من قانع‌شان می‌کردم؛ چون با الهام از مادرِ خودم بدترین مادر دنیا را برای مارک می‌ساختم. آن‌ها با این احساس فریبنده که باید عشق را موقتاً فدای مصلحت کرد برای او دل می‌سوزاندند. اطمینان داشتند که به محض آرام گرفتن مادرش در دل قبر، او دوباره به طرف آن‌ها، که این‌قدر خوب شرایطش را درک کرده بودند، برخواهد گشت. وجهه‌ی او در دلبری و استعداد من در بازیگری سبب می‌شد گروهی که می‌خواهند راه صدساله را یک‌شبه بروند ترمز پاره کنند. حتی اگر به قعر فراموشی هم می‌افتادند، باز نمی‌توانستند قید مارک را بزنند و با ایمیل‌های‌شان، که من همه را نخوانده پاک می‌کردم، او را بمباران می‌کردند. اسم‌شان را گذاشته بودم «مارک‌پرست‌ها». با این‌که کوچک‌ترین نشانه‌ی حیاتی از او نمی‌دیدند، هیچ شکایتی نداشتند و منتظر می‌ماندند و درد فراق را تحمل می‌کردند...

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
mp۳
حجم
292.۱۲ کیلوبایت
مدت زمان
۰۵:۱۱:۳۵
نویسنده دیدیه ون کولارت
مترجم حسین سلیمانی نژاد
راوی اشکان عقیلی پور
راوی دومحمید محمدی
راوی سوممحیا ساعدی
راوی چهارمنیما منصوریان
ناشررادیو گوشه
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۲/۱۲/۰۷
قیمت ارزی
3 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
mp۳
۲۹۲.۱۲ کیلوبایت
۰۵:۱۱:۳۵

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
3.4
از 5
براساس رأی 7 مخاطب
اجرای روان 🎙️ (3)
گیرا 🧲 (2)
5
42 ٪
4
0 ٪
3
28 ٪
2
14 ٪
1
14 ٪
6 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5
حال‌خوب‌کن ✨
آرامش‌بخش 🌱
اجرای روان 🎙️
سرگرم‌کننده 🧩
گیرا 🧲
آموزنده 🦉

سلام پیشنهاد میکنم حتما این کتاب رو گوش بدید واقعا محتوای عالی و صدا و اجراهای عالیه نامبروان همه چیز ♥️🥰🥰🥰🥰🥰🥰😍😍😍

2

خیلی بی احساس و گنگ بود داستان به زووور تا آخرش گوش دادم اصلا داستان جالبی نبود و ریتم خوانش بدی هم داشت

1

خواندن و شنیدن کتاب را توصیه نمی کنم : یا ترجمه بد بوده یا نویسنده بی تجربه اجرا بی احساس

4
اجرای روان 🎙️
سرگرم‌کننده 🧩
پربار 🌳
گیرا 🧲

یک داستان جذاب که عالی روایت شده واقعا لذت بردم از شنیدنش

3

اجرای گویندگان بی حس بود و داستان جذابیتی نداشت

5
اجرای روان 🎙️
سرگرم‌کننده 🧩
گیرا 🧲

داستان جذاب پایان خوب خوانش خوب

3.7
(9)
اجرای روان 🎙️ (3)
٪30
116,000
81,200
تومان

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
شاهدان عروس
دیدیه ون کولارت
رادیو گوشه
3.7
(9)
اجرای روان 🎙️ (3)
٪30
116,000
81,200
تومان