کتاب هدیه‌ی کلاغ‌ها نشر تالیف

کلاغ سیاه روی کتیبه سنگی ساختمان دانشگاه واشنگتن شاهانه نشسته بود که در این مکان اغلب از این کلاغ ها دیده می شوند. تقریباً هر ساعت یک بار برای جفتش و جوجه هایش غذا می‌آورد و در همین بین هم مراقب اطراف است تا خطری لانه را تهدید نکند. ناگهان سرش را بر می گرداند قار و قار ملایمی سر می دهد. سپس پرواز می کند و روی تیر برقی که بالای سر یک خانم بلوند بود می نشیند. این خانم، لیجانا صدا می زند و برایش صبحانه ای متشکل از تخم مرغ « بلا» هولمز، لبخند می زند و او را و گوشت که هر روز تهیه می کند، تدارک دیده و برای او قرار می دهد. بلا هم در عوض، هدیه مخصوص خودش را تقدیمش می‌کند -که همانا شناختن لیجانا و همکاری کردن در این فعالیت همه روزه است. هدیه او به لیجانا انتزاعی‌تر از چیزی است که به خانواده خود می دهد، ولیکن قدرتمندتر است - این یک ارتباط عمیق و آنی با طبیعت است که بسیاری از مردم آرزوی داشتن آن را دارند.