اولین نولای میلاد روشنی پایان درباره میرایی و جاودانگی است.این اثر همچون کوه یخی از مفاهیم و تصاویر است.
آقای بادیاری خودکشی کرده و خانواده اش در بهت اند.
اعضای خانواده هر کدام راهی برای کنار آمدن با این مرگ پیش می گیرد و به دنبال دلیلی برای این تصمیم پدر می گردد.
کوچک ترین پسر بادیاری اما به دنبال علتی ریشه ای تر است.
خودش را در باغ خانوادگی حبس می کند و عهد می بندد که تا وقتی قصه ای ننوشته بیرون نیاید.
نوولای میلاد روشنی پایان همچون باغ بزرگ و کهنی است که هر شاخه درختش سرانگشت اشاره ای است به دری نیمه باز.
پشت هر درش هزارتویی است با دیوارهای آشنا اما گیج کننده.
همین ویژگی غریب باعث شده تا با داستانی جذاب و تودرتو مواجه شویم.
نویسنده با استفاده از مفاهیم عرفانی و فلسفی داستانی پرداخته که یادآور نمونه های اعلای رئالیسم جادویی است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 778.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 144 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۴۸:۰۰ |
نویسنده | میلاد روشنی پایان |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۱/۰۴ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 115,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
عجیب و غریب بود، به خصوص قسمتهایی که در مورد جنازه و فاسد شدنش بود و اصلا نمیشد خواند، اونقدر که مخاطب امروز خودش غرق مشکلات است و اینهمه تلخی در آثار ادبی و فرهنگی زیادی است، به خصوص که بیان درد اجتماعی هم نیست و توضیح و تفسیرش با اینهمه جزییات، اصلا در حوصله مخاطب عام نیست، شاید هم خواسته بود شبیه بوف کور شود...