جوسایا گاهی چند سکهای به بن بابت کار در مغازه میداد. بن بلافاصله برای خرید مطالب خواندنی به بیرون از مغازه میرفت. مجله، کتاب و روزنامه ــ از هر قسم که مییافت ــ میخرید. شبها تا دیروقت بیدار میماند و زیر نور شمع مطالعه میکرد...خانوادۀ بن آنقدر فقیر بود که وی نمیتوانست شمع بیشتری برای مطالعه درخواست کند. در عوض، تهماندۀ شمعهای مصرفی را، که همسایهها دور ریخته بودند، جمعآوری میکرد و پس از غروب آفتاب از این تهماندهها برای مطالعه استفاده میکرد. تهماندۀ شمعها خیلی زود میسوختند، اما بن ضمن مطالعه، یکی را با دیگری روشن میکرد...