داستان صوتی «آنا بر گردن»، به قلم آنتوان چخوف، داستان مراسم عقدی است که در آن خبری از پذیرایی با شربت و شیرینی از مهمانها نبود. در این مراسم عروس و داماد هر کدام گیلاسی مشروب نوشیدند و به سمت ایستگاه راهآهن به راه افتادند تا به صومعه رفته و فرائض دینیشان را به جا آورند. داماد، مودست آلکسیویچ، از اعضای عالیرتبه دولت بود و به نظر بسیاری از مردم هم دیگر عروسی پرسروصدا و چشمگیر در خور او نبود؛ به خصوص هنگامی که یک کارمند پنجاهودوساله با دختری که تازه هیجدهساله شده عروسی کند، دیگر شنیدن آهنگ موسیقی ملالانگیز است.
ممکن است از خود بپرسید، چرا این دختر هجدهساله تصمیم به ازدواج با چنین مردی گرفته بود؟ این دختر در زندگی گذشته خود چه ماجراهایی را از سر گذرانده و این ماجراها تا چه اندازه در شکلگیری شخصیت فعلی او موثر بودهاند؟ نتیجه و سرانجام زندگی آنها چه میشود و چه سرنوشتی در انتظارشان است؟
برای پاسخ به این پرسشها، داستان صوتی «آنا بر گردن» را با صدای دلنشین شهین نجفزاده بشنوید و در دنیایی که چخوف برایتان به تصویر میکشد غرق شوید؛ دنیایی که سویههای پنهانی از یک زندگی مشترک سرد و بیروح را به تصویر میکشد.
نوشتن ظاهر کاراکترها حاوی مقداری لایت موتیف یا جزئیات تکراری است. چخوف استاد داستان کوتاهی است که در آن موجز بودن با محتوای عمیق ترکیب شده است. ژانر این اثر غنایی-دراماتیک است که در سنت رئالیسم انتقادی قرار میگیرد. از ویژگیهای هنری این داستان میتوان به وجود چندین خط داستانی، توسعه روان اکشن، طرح کلی زندگی شخصیتهای اصلی، چرخش متناقض وقایع و طنز در تصویر اشاره کرد.
به طور کلی میتوان گفت که موضوع اصلی داستان «آنا بر گردن» نابرابری اجتماعی و تأثیر آن بر شخصیت و سرنوشت افراد است. چخوف در این داستان ریشههای مشکل را بررسی میکند، جوهر دنیای قربانیان و شکارچیان را آشکار میکند و دنیای روابط انسانیای که بر اساس قدرت پول ساخته شده است را افشا میکند.
جایی از داستان به صدای شهین نجفزاده میشنوید:
«آنا یاد مراسم عقد افتاد، چه عذابی بود، به نظرش میآمد که کشیش و مهمانها و تمام آنها که در کلیسا بودند طوری با تأسف به او نگاه میکردند که گویی از خود میپرسیدند، چرا، چرا او، چرا این دختر نازنین و زیبا دارد زن مرد سن بالایی میشود که هیچ جذابیتی ندارد. تا صبح همان روز از اینکه همهچیز خوب پیش رفته بود احساس رضایت میکرد. اما سر مراسم عقد، و حالا در کوپه، خود را فریبخورده و گناهکار و مضحک میدید. با مرد ثروتمندی ازدواج کرده بود و همچنان آه در بساط نداشت، لباس عروسیاش قرضی بود و وقتی از پدر و برادرانش خداحافظی میکرد از چهرهشان میخواند که حتی یک شاهی در جیب ندارند. یعنی امشب شام داشتند؟»
زنان، این نیمی از جمعیت جهان، که بسته به اینکه فرهنگ زمانه در چه اوضاعی به سر ببرد، احساس خوشبختیشان کم یا زیاد میشود، هر یک داستانهایی ناگفته در دل دارند که اگر عیان شود، چه خندهها و گریهها و فریادها و آوازها که شنیده نخواهد شد؛ نوین کتاب در قالب مجموعهای به نام «روایت آواهای سوپرانو» صدای لطیف و گاه حزنانگیز و گاه سرخوشانه جمعی از زنان تاریخ ایران و جهان را منتشر کرده است که داستان پیش رو، یکی از آنهاست.
داستان «آنا بر گردن» بخشی از مجموعه داستانهای زنانه «روایت آواهای سوپرانو» است که هر یک به شکلی به موضوع زنان میپردازند. دبیری این مجموعه بر عهده حسین مسعودی آشتیانی است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 38.۸۵ کیلوبایت |
مدت زمان | ۴۱:۰۳ |
نویسنده | آنتوان چخوف |
مترجم | نازنین عظیمی |
راوی | شهین نجف زاده |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۰/۲۴ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
نویسندهی خوب + ترجمهی خوب + اجرای خوب مساوی است با یک اثر خوب و شنیدنی. ممنون از تیم خوب نوینکتاب 💯