اوریانا فالاچی، در زمان جنگ ویتنام، خبرنگاری جوان بود که در سال 1969 به این کشور سفر کرد. او جنگ های توپخانه ای را از نزدیک دید، در مأموریت های جنگی هواپیماهای نیروی هوایی آمریکا حضور داشت و هیچ آشوب و آشفتگی ای در این جنگ، از چشم او پنهان نماند. او همچنین چندین بار جان خود را به خطر انداخت و تا چند قدمی مرگ پیش رفت. فالاچی، قهرمانانی واقعی را در جنگ ملاقات کرد؛ قهرمانانی که به چشم مردم دنیا نمی آمدند و او بود که با دیدن فداکاری ها و اتفاقات خونین جنگ، شیفته و مجذوب این افراد می شد.
رمان زندگی، جنگ و دیگر هیچ، تشریحی زیبا و فوق العاده جذاب از اتفاقات یک سال از جنگ ویتنام است که اوریانا فالاچی، آن را به شکل داستان به رشته تحریر درآورده است. لازم به ذکر است که این نویسنده در خلال تهیه گزارش های جنگ، تیر خورد و بدون کمک در منطقه ای رها شد، اما به شکلی معجزه آسا از مرگ نجات یافت.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 791.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 512 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۷:۰۴:۰۰ |
نویسنده | اوریانا فالاچی |
مترجم | لیلی گلستان |
ناشر | انتشارات امیرکبیر |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۰/۰۲ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
«اینبار میدانم که برمیگردم. همه دربارهی دومین شورش حرف میزنند و همه اعتقاد دارند که این شورش در آیندهی نزدیکی اتفاق خواهد افتاد، قبل از آمدن باد فصلی، ولی مگر باد فصلی نیامده؟ باران تندی در سایگون میبارد، کور، مثل چشمان او، مثل چشمان کائوکی و نگویننگوکلون. مثل چشمهای اشتباههای من، خیالهای واهی من، تعقیب بیهودهی من و مثل حقیقتی که موفق نمیشدم پیدایش کنم و وجود دارد.» این کتاب تنها گزارشی از جنگ ویتنام نیست، بلکه سفری است عمیق به درون زخمهای باز بشریت و پاسخ به اساسیترین پرسش آدمی: «بهراستی زندگی یعنی چه؟» (من متوجه نمیشم که غلط املاییها و عبارات ترجمه نشدهای که در متن هست در خود کتاب اصلی هست یا مربوط به خود فیدیبو میشه اما ممنون میشم اگه به خود فیدیبو مربوط میشه، این موضوع رسیدگی بشه. چون در اکثر کتابهایی که خوندم به این موضوع برمیخورم)