شب از نیمه گذشته بود و کتابفروشی را داشتند میبستند. آخرین مشتریها حساب میکردند و میرفتند. لیدیا پای صندوق تنها بود و مشغول اسکن کردن بارکدهای یک دسته کتاب جلدنرم آموزش بچهداری که دختر نوجوانی میخواست بخرد. دخترک آبلهرو بود و لبهایش پوسته پوسته شده بودند. پول نقد داد و لیدیا لبخند زد، ولی چیزی نگفت. نپرسید آن دیروقتِ شبِ جمعه یک دختر تنها در کتابفروشی چه میکند.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۳۵ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 352 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۱:۴۴:۰۰ |
نویسنده | متیو سالیوان |
مترجم | حسن افشار |
ناشر |