داستان صوتی «ملخ» به قلم آنتوان چخوف، داستان تفاوتها و اختلافاتی است که یک زوج جوان با آن دست و پنجه نرم میکنند. هنگام شنیدن این فایل صوتی بیش از هر چیزی به این فکر میکنید که چطور آنها یکدیگر را انتخاب کردند؟ آینده چنین ارتباطی چه میتواند باشد؟ چطور میتوان جای خالی اختلاف نظرها را در چنین زندگیای پر کرد؟
این داستان کوتاه را با صدای علیرضا ناصحی از مجموعه «روایت آواهای سوپرانو» میشنوید.
ماجرای داستان «ملخ» با ازدواج زنی هنرمند با مردی پزشک شروع میشود؛ مردی بسیار خوب و خانوادهدوست که هیچ علاقهای به هنر و ادبیات ندارد. اختلاف از کجا شروع میشود؟ از جایی که علایق این زوج با یکدیگر همخوانی ندارد! زن همیشه با دوستانش به محافل هنری و تئاتر و نمایش میرود و مرد نمیتواند او را همراهی کند و عدم همراهیاش دلیلی میشود برای دور شدن این زوج از یکدیگر و ماجراهایی که پس از آن رخ میدهد.
داستان اینگونه شروع میشود:
«در جشن عروسی الگا ایوانونا همه دوستان و آشنایان خوبش حضور داشتند. او در حالی که با سر به سمت داماد اشاره میکرد و انگار به نیت آنکه علت ازدواجش را با مردی ساده و بسیار معمولی و بیقابلیت تشریح کند، خطاب به دوستها و مهمانها گفت: «نگاهش کنید؛ در وجود او چیزی هست، مگر نه؟»»
آنتوان چخوف در هفدهم ژانویه سال ۱۸۶۰ در تاگانروگ روسیه به دنیا آمد. او پزشک، داستاننویس، طنزنویس و نمایشنامهنویس بوده است. هرچند چخوف زندگی کوتاهی داشت، اما با وجود بیماری، بیش از ۶۰ اثر ادبی آفرید. موضوع و درونمایه نوشتههای او بیشتر بر محور فرصتهای ازدسترفته، آدمهایی که حرف و رویکرد یکدیگر را درک نمیکنند، ارزشهای رنگباخته جامعه، تضادهای طبقاتی و ماهیت تحقیرکننده فحشا در جامعه میچرخد. شاید برایتان جالب باشد که پزشکان، شخصیتهای برجسته داستانهای چخوف را تشکیل میدهند، که البته همیشه تحسین نمیشوند. هرچند چنین رویکردی بیدلیل نیست چون این شخصیتپردازی از نویسندهای است که روزی خودش در میان پزشکان و از آنان بوده.
ماکسیم گورکی درباره آثار چخوف میگوید: «در آثار چخوف صفی از مردان و زنان از برابر ما میگذرند؛ آنها بنده عشقشان، بنده حماقتشان و بنده بیکارگی و غلام طمعشان هستند و هر چیز خوبی در زندگی را برای خود میخواهند.»
زنان، این نیمی از جمعیت جهان، که بسته به اینکه فرهنگ زمانه در چه اوضاعی به سر ببرد، احساس خوشبختیشان کم یا زیاد میشود، هر یک داستانهایی ناگفته در دل دارند که اگر عیان شود، چه خندهها و گریهها و فریادها و آوازها که شنیده نخواهد شد؛ نوین کتاب در قالب مجموعهای به نام «روایت آواهای سوپرانو» صدای لطیف و گاه حزنانگیز و گاه سرخوشانه جمعی از زنان تاریخ ایران و جهان را منتشر کرده است که داستان پیش رو، یکی از آنهاست.
داستان «ملخ» بخشی از مجموعه داستانهای زنانه «روایت آواهای سوپرانو» است که هر یک به شکلی به موضوع زنان میپردازند. دبیری این مجموعه بر عهده حسین مسعودی آشتیانی است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 67.۸۳ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۱:۱۱:۴۳ |
نویسنده | آنتوان چخوف |
مترجم | سپیده جعفرزاده |
راوی | علیرضا ناصحی |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۹/۱۵ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
داستانی در مورد تفاوت های انسانی. تفاوتهایی که اثر آنها در زندگی کم کم نفوذ می یابد و در گذر زمان بدل به شکافی چنان عمیق می شود که حاصلش جز جدایی ابدی نیست.