ویکتور هوگو در آثارش نگاه عمیقی به جامعه و کژیها و کاستیهایش دارد و رنجِ انسانهایی را میبیند که کمتر به آنها توجه میشود و کمتر کسی با آنها همدلی میکند. او در دو داستانِ این کتاب به وضعیت دو زندانی پرداخته و شرایط روحی و جسمی آنان را با جزئیات فراوان توصیف کرده است. نگاه انتقادیِ او به قوانین و مقررات آن روزِ فرانسه چنان است که گویی راجع به جهانِ امروز سخن میگوید.
ای کاش این اعضای هیئت منصفه مـاری دختـر زیبـای مـرا دیـده بودنـد تا میفهمیدند که نباید پدر یک کودک سهساله را کشت!
خدایا! اگر دخترم بزرگ شود و به پاریس برود، چه بر سرش خواهد آمد؟ پدر در آن شهر خاطرهٔ بدی در ذهن مردم به جا گذاشته است. ناگزیر او از من و از نام من خجالت خواهد کشید و مردم او را به خاطر من، به خاطر منی که از صمیم قلب دوستش میدارم، طرد و تحقیر خواهند کرد و وی را زشت و بیآبرو خواهند خواند. آه ماری محبوبم! آیا راست است که تو از نام من منفعل و شرمنده خواهی شد و از من وحشت خواهی کرد؟
فرمت محتوا | epub |
حجم | 598.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 165 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۵:۳۰:۰۰ |
نویسنده | ویکتور هوگو |
مترجم |