کلاه شرعی
اتل متل یه قصه، قصه ی نهر آبی
یه نهرآب زیبا، که پرمی شد زماهی
امرخدا براین بود، که نهر و ماهی آن
برای یه قوم شدند، وسیله ی امتحان
خدا گذاشت یه قانون، گفت که نبرید از یاد
به غیر روز شنبه، ماهی بگیرید زیاد
اما روزای شنبه، هیچ کس اجازه نداشت
ماهی بگیره زنهر، باهر بهونه که داشت
عجیب تر از همه این، ماهیا دسته دسته
جمع می شدند شنبه ها، تا بکنند وسوسه
فردای اون روز ولی، ماهیا رفته بودند
می سوخت دل اونا که، فقط به فکر سودند
یه نقشه ای کشیدند، اون مردم روسیاه
می خواستند که بذارند، سرخدا را کلاه
با مانع راه رو بستند، تا ماھیا نتونند
فرار کنند شنبه ها، تا یکشنبه بمونند
یکشنبه ها صبح همه با شادی و با خنده
ماهیگیری می کردند، انگار بودند برنده
اونا امر خدا رو، نادیده می گرفتند
سزای کار خود رو، بالاخره گرفتند
یه روز قیافه هاشون، به شکل بوزینه شد
برا همه قصه شون، عبرت و آیینه شد
تا دستور خداوند، چه اصلی و چه فرعی
کنار گذاشته نشه، با کلاه های شرعی
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 11.۸۷ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 18 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۳۶:۰۰ |
نویسنده | نفیسه مزروعی |
ناشر | سیمای فلق |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۰/۲۵ |
قیمت ارزی | 2 دلار |
قیمت چاپی | 85,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |